اتهام جاسوسی

آزادی بخش که قرار است به انان برای رهایی از تسلط ترکها ک مک نمای د نگا ه می کردند. اما بعد

که انگلستان قول خود را زیر پ ا گذاشته و خود جانشین ترکها شد مورد انتقاد قرار گرفتند. آنچه که

عبدالبها در ان زمان ستایش می نماید طلیعه پایان یافتن جنگ جهانی اول است جنگ نای که در چه

انگلستان تعهد کرد که با اعرابی که از حکومت استعماری و ار تجاع ی عث مانی در ستوه ب ودند و

آرزو داشتند که با شکست عث مانیان مناطق عربی توس ط خود اعراب کنترل شود همکاری نمای و د

و ارتش ان گلستان تنها برای

به انان قول داد که اعراب خود ح کومت را بر عهده خواهند

گرفت

تضمین این آزادی مناطقی را که در تصرف ترکهای عث مانی بود از اد خواهد کرد . به همین دلیل

است که عبدالبها در نهایت حکمت بخاطر فتح اراضی مقدسه و پایان جنگ خدارا شکر می نماید

و در عین حال با تاکید بر اینکه دولت قاهره به "عدالت" و" راحت رعیت و سلامت بریه"

د که باید به

معطوف است با کاربرد زبان و اصطلاحات خود انگلستان به آنها کن می ن خاطرنشا

قول خود و بر طبق مقتضای عدالتی که مدعی ان بودند رفتار نمایند. این هم به این معناست که

قدرتشان را در راه رهایی اراضی مقدسه بکار ببرند و نه آنکه یک نوع استعمار را به شکل ی

دیگر و شدیدتر تبدیل نمایند. بطور خلاصه اگر از ظ واهر تشریفاتی دعای عبدالبها فراتر برویم

این دعا تنها یک معنا دارد: خدارا شکر که جنگ به پایان رسید و حال وقت ان است که لشگر فاتح

انگلیسی بر طبق قول خود و بر طبق آنچه که عادلانه است و مقتضای راحت و اسایش مردم

مایت از استقلال اعراب و خروج از منطقه براس تی که سایه عدل ش را در

فلسطین اقدام نماید ح و با

ارض مقدس پایدارسازد . به عبارت دیگر پیام عبدالبها این است که امیدوار است که انگلستان

بعنوان قوای فاتح به منافع عمومی مردم فلسطین و نه منافع خصوصی خود توجه نماید.

اما این همان مطلبی است که پیش از ان بهاءالله در سال 1868 در نامه اش به مل که ویکتوریا در

باره انگلستان مورد تاکید قرار داد. در خطاب بهاءالله به ان ملکه اول از اقدامات مث بت وی در

دوجهت ستایش می شود یکی حرکت در جهت دمکراسی سیاسی و دیگری لغو برده داری. انگاه با

زبان حکمت بهاءالله از سیاست استعماری انگلستان انتقاد می نماید بدین تر تیب که اعضای

پارلمان را مورد خطاب قرار داده و بیان می نماید که دمکراسی و پارلمان مطلوب است ولی باید

اعضای پارلمان در اجتماع خویش با ای ن هدف مشورت و تصمیم گیری سیاسی ن مایند که منافع

ع مومی مردم جهان متحقق شود و نه آنکه منافع خصوصی ایشان علیرغم منافع مردم جها ن مبنای

سیاست باشد. (ولکن ینبغی لهم بان یکونوا امنا ء بین العباد و وکلا ء لمن علی الا رض کلها...یا اصحاب المجلس ف ی هناک و دیار اخری تدبروا و تکلموا فیما یصلح به العالم و حاله". 14 پس از ان

34

Made with