باب و آئین بابی

ای اك ای اك یوم ظهوره ان تحتجب بالواحد البیانیة فانّ ذلك الواحد خلق عنده و ای اك ای اك ان تحتجب بكلمات ما نز لت فی البیان فان ها كلمات نفسه فی هیكل ظهوره من قبل . و قد كتبت جوهرة فی ذكره و هو ان ه لا یستشار باشارتی و لا بما ذكر فی البیان . بلی و عزّته تلك الكلمة عند اللهّ اكبر عن عباد ة ما علی الارض اذ جوهر كل العبادة ینتهی الی ذلك . فعلی ما قد عرفت اللهّ فاعرف من یظهره اللهّ فان ه اجّل و اعلی من ان یكون معروفاً بدونه او مستشیراً باشارة خلقه .

ی و اذاً وم من یظهره اللهّ كل من علی الأرض عنده سوآء . فمن یجعله نبی اً كان نبی اً من اول الذی لا اوّل له الی آخر الذی لا آخر له لانّ , ذلك ما قد جعله اللهّ . و من یجعله ولی اً فذلک کان ولی اً فی كلّ العوالم فانّ ذلك ما قد جعله اللهّ . لانّ مشیة اللهّ لن یظهر الاّ بمشیّ ته و اراد ة اللهّ لم یظهر الاّ بارادته

می بینیم که بیان فارسی مفهوم انتظار و منطق انتظار را بکلی واژگون می سازد.

من یظهره الله :

یکی از چشمگیر ترین و شگفت انگیز ترین ویژگیهای آثار سه سال بعدی باب از جمله بیان فارسی اینست که بر خلاف کتابهای اسمانی گذشته که تنها در مواردی انگشت شمار آنهم با رمز و تلویح از ظهور موعود آینده سخن گفته اند، بیان فارسی از آغاز تا به پایان سرتاسر بحث در باره من یظهره الله است. اصلاً همه احکام بیان فارسی بعنوان وسیله و سمبلی از لزو م قبول من یظهر ه الله مطرح می شوند. یعنی آئین بابی هویتش اساساً آماده سازی بابیان برای ظهور من یظهره الله است. مثلاً باید به پرسش و ندای مردم پاسخ داد چرا که منظور اینست که وقتی من یظهره الله دعوت به دیانت خود می کن د همه بابیان او را اجابت کنند. ی ا اگر باب یان نباید باعث حزن احدی شوند این به این خاطر است که یاد گیرند که در زمان ظهور من یظهره الله اگر او را قبول نمی کنند لا اقل باعث حزن او نشوند. پیام بیان فارسی تنها با پیام یک پیامبر دیگر شباهت دارد و آن یحیی تعمید دهنده است که بخاطر نزدیکی ظهور مسیح همه مب احثش در حول ظهور ملکوت خدا بود. چنانکه دیدیم پیام سرتاسر آثار باب در باره ظهور من یظهره الله اینستکه او را به شرط و شروطی نمی توان مشروط کرد. تنها باید او را به خودش و به آیاتش شناسائی نمود. آثار باب منطق حجیت و انتظار را دگرگون ساخت . باب بارها می گوید که خدا را باید بخدا شناخت (حدیث اعرفوا الله بالله) و این را به این معنا می گیرد که باید تنها و تنها به خود پیامبر و آنگاه به نزول آیات توسط او تو جه کرد و ملاک شناسائی پیامبر را صرفاً همین عامل دانست و هیج برداشت و تفسیری از کتاب اسمانی گذشته را نباید بعنوان ملاک و میزان و شرط و علامتی برای ظهور بعد قرار داد. (بیان فارسی 7:11 ، توقیع ملا باقر) البته هستند کسانی که خود را بابی می شمارند ولی ظهور موعود را مشروط به شرطها و زمان بخصوص می کنند. اما این نوع منطق منطق متداول میان یان شیع است و نه منطق آثار باب. این افر اد ادعا می کنند که بیان فارسی ظهور موعود را بین سال 1511 و 2001 موکول و مشروط کرده و هرگز از نزدیکی ظهور موعود سخن نگفته است. اما این سخن باز بر مبنای منطق سنتی حجیت و انتظار است و توجه نمی کند که باب هر گونه استدلال به بیان را برای نفی مدعی نبوت بالکل نفی نموده است. این افراد بارها تکرار می کنند که بابیان اولیه ظهور موعود را در آینده ای بسیار دور امکان پذیر می دیدند. اما این سخن به دلائل بسیاری نادرست است: اولاً ااکثریت عظیم بابیان در مدت کوتاهی همگی بهائی شده و بهاءالله را بعنوان من یظهره الله قبول کردند. معلوم است که پیروان باب پیام بیان را عبارت از ظهور موعودی که باید دو هزار سال بعد بیاید تعبیر نمی کردند . بعلاوه آشکار است که اکثریت بابیان بر طبق منطق نوین حجیت و انتظار که باب بر آن تأکید نمود تربیت شده بودند و در نتیجه برای اول بار در تاریخ ادیان بلافاص له پس از ظهور موعود، اکثریت پیروان آئین قبل به آئین جدید گرویدند در حالی که هنوز پس از گذشت چهارده قرن از اسلام تعداد مسیحیان از مسلمانان بیشتر است. دوم آنکه همانطور که سران بابی از جمله نویسنده کتاب هشت بهشت نوشته اند اندکی پس از دهسال که از ظهور باب گذش ت تعداد زیادی از سران بابی ادعای من یظهره اللهی نمودند. 13 حال این واقعیت تاریخی مسلم می سازد که برداشت بابیان ازجمله سران بابی از دستورات باب این بوده است که من یظهره الله بزودی و ا حتمالاً در سال 9 ظهور خواهد کرد و دقیقاً بخاطر این انتظار بود که چون در سال نهم ظاهراً کسی دعوی من یظهره اللهی نکرد اکثر سران بابی خود را من یظهره الله اعلان کردند. سوم آنکه برداشت بابیان اولیه از آثار باب ازجمله توقیع وصیت باب این بود که باب گفته است که من یظهره الله در زمان زندگی میرزا یحیی ازل ظاهر خواهد شد. (نقطة الکاف ص ۲۴۴ ) چهارم آنکه در توقیع ملاباقر که اصولاً همه توقیع در باره من یظهره الله و زمان ظهور و شرایط ظهور اوست - و بنابراین مهمترین سند در این باره است - تأکید می گردد که اگر چه شرطی برای ظهور او نمی توان قائل شد ولی ملا باقر در آخر سال نهم از ظ هور باب به ملاقات موعود فائز می شود.

Made with FlippingBook - professional solution for displaying marketing and sales documents online