سال‌های سکوت

107 لصفصف صبر و شکیبایی و حلم و بردباری و ایمان محکم بود به طوری که حوادث و ناملایمات ابداً در او کرد ‌ تجاوز نمی ۴۰ آورد. او مورد احترام عموم بود و با وجود آنکه سنش از ‌ تزلزلی به وجود نمی ولی چندی بعد از استنطاق، ضعف بنیه و سستی قول به طور نا گهانی او را از پای درآورد و کارش به بیمارستان کشید و بیمارستان زندان، او را به دیار بقا فرستاد. دوست و آقا مهدی رجبعلی بودند که ایشان از ‌ و از دیگر متصاعدین، آقا علی جدی و علی آقا عالم الله فخّار که هنوز ‌ الاذ کار و دارای صوت خوش و ملیح بود و آقای فضل ‌ های مشرق ‌ خوان ‌ مناجات کشید. ‌ هایی جهت تعلیم و تربیت اولادش می ‌ در سنین جوانی بود و آرزوهایی در سر داشت و نقشه او آرزوی خدمت به آستان مبارک را داشت ولی زندان و استنطاق او را به قدری سست و ضعیف الله در زندان زیاد بودند ‌ نمود که در بیمارستان بستری و درگذشت. خلاصه تعداد متصاعدین الی و هر یک آیت انقطاع و استقامت و خلوص ایمان و موقن و مطمئن به فضل و موهبت جمال اقدس دریغ در پیشگاه جمال کبریایی تقدیم داشته و رجا و امید ‌ ابهی بودند. آنها جان عزیز خویش را بی ی ناچیز در آستان مقدسش پذیرفته شود و باب رخاء و آسایش به روی احبای ‌ داشتند که این هدیه اش باز شود. ‌ ستمدیده جناب آقا نصرالله ارباب باشند. ایشان را در زندانی که سابقاً و قبل از ‌ ایشان پدر آقای روحی ارباب و برادر کاظم زاده می شدگان ‌ شد زندانی نمودند. در جریانات اخیر که تعداد توقیف ‌ این قضایا به نام زندان موقت نامیده می های سابق و تحت یک شرایط قرار ‌ ها با همان نام ‌ رسیدند همه در زندان ‌ به چندین هزار نفر می شان ‌ گرفتند. مأمورین شکنجه همه از یک قماش، قسی، شقی، ظالم و خونخوار بودند گویا همه ‌ می فارغ التحصیلان یک مدرسه و یک دبستان بودند. وقت ‌ جناب ارباب پسری بودند سا کت و آرام، امین و صادق، بسیار متین و موقر به طوری که هیچ شد حتی راه رفتن ایشان وقار ‌ در هیچ حرکتی از حرکات ایشان چیزی خارج از وقار دیده نمی ها ‌ مخصوص داشت. مأمورین هفت هشت شبانه روز ایشان را عذاب و شکنجه دادند. انواع شکنجه ی وقار تمام آنها را با سکون و سکوت تحمل نمود. ‌ را روی ایشان آزمایش کردند ولی این مجسمه مأمورین به شدت شکنجه افزودند تا شاید سکوت جناب ارباب را بشکنند ولی موفق نشدند.

Made with FlippingBook flipbook maker