سال‌های سکوت

113 لصفصف است» وقتی آن را خواندم پرسید درست است؟ جواب دادم بلی و امضاء کردم. تعجب بنده در این بود که او خودش هر دو خلاصه مذا کرات را تنظیم کرده بود. بعد از یکی دو روز این موضوع عمومیّت پیدا کرد زیرا ا کثریت قریب به اتفاق زندانیان را برده و به جهت هر شخصی عین این خلاصه مذا کرات را تنظیم نمودند. گناهی ما اعتراف نموده و آن را ‌ ی دولت به بی ‌ مطابق آخرین خلاصه مذا کرات که در آن نماینده امضاء نموده بود، ما منتظر بودیم که امروز فردا به طور دسته جمعی آزاد شویم. ولی گویا چندی بعد از این واقعه بین دولت شوروی و دولت ایران برای اعزام ما به ایران توافقی حاصل شده بود به ی ویزا و در این کار به قدری عجله داشتند ‌ همین علت در زندان شروع کردند به عکس گرفتن و تهیه ی الهی در چیز ‌ که عکاس را به زندان آوردند و دو سه روزه از همه عکس گرفته شد. ولی گویا اراده دیگر بود. آنچه نوشته شد ای از کوه ظلمی که در آن طوفان سهمگین به سر احبای عزیز الهی فرود آمد. ا گر انسان ‌ این بود شمه ی آن را ذ کر نماید باید کتابی ‌ های مهم و برجسته ‌ نظر کند و فقط صحنه ‌ بخواهد از جزئیات آن صرف برگ بنویسد که با ناله و گریه و اشک چشم شروع شده و با زاری و ۵۰۰ ـ ۴۰۰ قطور در حدود الله شد به چه غول مهیب و خطرنا کی ‌ شود. راستی که وقتی قلب انسان خالی از خشیّة ‌ فغان تمام می شود. انسان ا گر که مؤمن به وجود خداوند قادر متعال و علیم و دانا باشد و پیوسته او را ‌ مبدّل می ناظر و شاهد اعمال و افعال خود بداند کجا چنین ظلم و ستم و جور و شکنجه و شقاوت و قساوتی را بر بندگان خدا که هر یک آیتی از آیات هستند روا خواهد داشت. فراهم کردن مقدماتحرکت به ایران نفر ۶۰۰ ـ ۵۰۰ وقتی که صحبت از تبعید ایرانیان به ایران پیش آمد جهت سهولت کار در حدود از ایرانیان را در یک ساختمان چوبی تازه ساز (بارا ک) جمع نمودند و حرکت آنان از این موقع

Made with FlippingBook flipbook maker