سال‌های سکوت

135 لصفصف ی تولیدی نامید ‌ رئیس بود و چند نفر دیگر آمدند و نشستند. رئیس در این اجتماع که آن را جلسه ی نقشه و اهمیت ساوخوزها در اقتصاد کشور و انجام وظائف محوله و ‌ در حدود نیم ساعت درباره الله ‌ ها صحبت کرد و بعد گفت که ا گر شما تقاضا و یا کمبودی دارید بگوئید. و آقای امین ‌ مسئولیت ی این که ما ضعیفیم و قوایمان تحلیل رفته و احتیاج به تقویت داریم بعد ‌ اخگر شرحی داد درباره راجع به نظافت و حمام و وضع لباس و حتی نیاز به دستکش را گوشزد کرد و خواهش کرد که از پشم گوسفندها جهت ما نفری یک جفت دستکش و جوراب تهیه کنند. رئیس گفت کمکِ لباسی آید و از پشم گوسفند هم حق نداریم یک گرم برداریم و اما راجع به گوشت امروز ‌ از دست ما نمی دامپزشک اجازه داده که گاوی جهت شما بکشیم و از فردا زنی در همین جا جهت شماها غذا الله ‌ کنیم. بعد امین ‌ خواهد پخت و پشت همین میز خواهید خورد و حمام هم جهت شما گرم می بندی شود که روی زمین نخوابیم که آن هم پذیرفته شد. ‌‌ شرحی دادند که دور اطاق تخته نفر ایرانی در این فیرما جمع بودیم که از این عده در حدود بیست نفر بهائی ۸۰ ـ ۷۰ در حدود -۱ نفر را به خاطر دارم و آنها از این قرارند: آقایان ۱۸ سال اسامی ۳۳ بودیم که بنده بعد از - منیر ۵ - محمود شرقی ۴ - محمدحسین از احبای تجن ۳ - عبدالوهاب ا کبری ۲ الله اخگر ‌ امین -۱۰ - محمد بشرویی ۹ الله ‌ - میرزا هدایت ۸ - جلال ا کبری ۷ - محمدعلی اقدسی ۶ اسبقی - غلامحسین شهریور ۱۴ - اسدالله ثنایی ۱۳ الله ‌ الله و مسیح ‌ - دو برادر، بدیع ۱۲ و ۱۱ حسین آقا - ابراهیم. ۱۸ - اسدالله علیزاد ۱۷ الله از احبای تجن ‌ - نعمت ۱۶ اف ‌ - اسدالله وهاب ۱۵ شوم آن است که احبای الهی از ماه دوم و ‌ ی قابل توجه که قبلاً ذ کر کردم و باز متذکر می ‌ یک نکته ی مسلمین قرار گرفته بودند و این حس اعتماد و احترام و ‌ سوم زندان مورد احترام و توجه قاطبه میلادی) به هر یک از ساوخوزها ۱۹۴۶ مؤانست در تمام مدتی که بنده در سیبری بودم (تا سال ها که رفتم آن را محکم و پایدار و برقرار دیدم. ‌ و ناحیه حوادثی چند در قزاقستان نواز، دلسوز و مهربان بودند و هیچوقت ‌ قبل از هر چیز باید گفته شود که اهالی نسبت به ما مهمان کردند. البته به اقتضای آب و هوا و طبیعت نامساعد، ‌ از ابراز کمک و همراهی مضایقه نمی

Made with FlippingBook flipbook maker