سال‌های سکوت

17 لصفف مقدس روحانی دوخته بودند در حالی که در این جلسه بیش از هزار نفر جمعیت حضور داشت ی ‌ سکوت مطلق در آن موقع حکم فرما بود مثل آنکه اصلاً کسی در آنجا وجود نداشت. ترجمه مضمون تلگراف مبارک تقریباً به این عبارت خوانده شد: حرکت به ایران جایز نه، به هر وسیله متشبث شوید حتی ترک تابعیت. پس از قرائت این مضمون یک سکون و آرامش خاطر و اطمینان مخصوصی به احبا دست داد. تکلیف روشن شد ولی افسوس دان نبود و این تلگراف را کسی ترجمه ‌ و صد افسوس که در آن زمان در بین احبا یک نفر انگلیسی کرد که فقط یک زمستان به طور خودآموز زبان انگلیسی تحصیل کرده بود. آباد مقصود تلگراف مرا نفهمیده ‌ امرالله فرموده بودند که احبای عشق ‌ ها شنیدیم که حضرت ولی ‌ بعد بودند. آباد بعد از دریافت این تلگراف با کمال جدیّت و سرعت شروع به اقدامات ‌ محفل روحانی عشق لازمه نمود. بارها به شهربانی رفته و مذا کراتی به عمل آورد و چند روز متوالی جلسات شور العاده جهت تصمیم نهائی تشکیل داد و بالاخره تصمیم نهایی بر این شد که محفل روحانی ‌ فوق ای به نمایندگی از طرف عموم احبا بنویسد و مشخصات احبا و آدرس آنها را مذکور دارد و ‌ عریضه احبا به تدریج به دفتر رفته و عموماً آن را امضاء نمایند و بعد از اتمام و اکمال، آن را به مقامات مربوطه تحویل دهند. مضمون عریضه تقریباً از این قرار بود: ما حاضریم که به هر جای روسیه که دولت صلاح بداند منتقل شویم و نیز حاضریم که تغییر تابعیت بدهیم ولی جهت مراجعه به ایران حاضر نیستیم. پس از تسلیم این عریضه مدتی کمتر از یک ماه آرامش و سکون برقرار بود و در این مدت جواز بردند که نا گهان ‌ اقامت و یا ویزا به کسی داده نشد. احبا در حالت بلاتکلیفی و انتظار به سر می ی شوم دیگری رخ داد و همه را بیش از پیش مضطرب و نگران ساخت. این بار دولت اقدام ‌ حادثه به اخراج ایرانیان از کار کرد. ی دزدی، کلاهبرداری، ‌ در روسیه به غیر از کار دولتی کار دیگری وجود نداشت و کار آزاد به منزله شد. بنابراین کمتر کسی مخصوصاً از جوانان بهائی ‌ احتکار، چپاول و کار غیرقانونی محسوب می کرد شخصی که از کار اخراج شده ‌ شد ننگ آن را به دوش بکشد. ضمناً کسی جرئت نمی ‌ حاضر می

Made with FlippingBook flipbook maker