سال‌های سکوت

18

های سکوت ‌ سال

آباد ‌ الاذ کار عشق ‌ ساختمان مشرق

بود را به کار بگیرد و این چنین شخصی مثل یک زندانی بود که نان و آب او را قطع کرده باشند. باید اضافه کرد که در آن زمان در روسیه کمتر کسانی بودند (مخصوصاً از جوانان) که ا گر سه چهار داشتند. پس داشتن کار در روسیه ‌ ی کافی جهت این مدت را می ‌ شدند ذخیره ‌ ماهی بیکار می ای حیاتی بود و اخراج از کار یعنی قطع نان یومیّه. ‌ مسئله این درد و گرفتاری جدید دودش به مراتب بیشتر در چشم بهائیان رفت تا سایرین به قسمی که از که شروع به اخراج ایرانیان از ادارات کردند تا آخر همان ماه ا کثر احبا از کار ۱۹۳۸ اول ژانویه ی معدودی که ادارات به وجود آنها احتیاج مبرم داشتند هنوز در شغل ‌ اخراج شده بودند و فقط عده شد ا کثر اوقات مخالف میل و رضای اولیای امور بود ‌ خود باقیمانده بودند. احکامی که صادر می زیرا به پا کی و صداقت و دلسوزی احبا برای انجام کار و شغل محوّله اعتماد کامل داشتند و برای ی شهربانی دستور اخراج شخصی ‌ آنها نیز بیش از حد معمول ارزش قائل بودند ولی وقتی از اداره شد رئیس اداره جرئت اظهار نظر و لم و بم را نداشت. ‌ داده می دهم. در اواخر ژانویه ‌ من باب مثال جهت روشن نمودن این قضیه اخراج خودم را از اداره شرح می

Made with FlippingBook flipbook maker