سال‌های سکوت

20

های سکوت ‌ سال

الاذ کار ‌ داخل ساختمان مشرق

ماند. ‌ توانم کار کنم و اگر او به مرخصی برود کار من معوق می ‌ دانید که من بدون او در اداره نمی ‌ می روز بعد از این قضیه حکم اخراج بنده را همان ۵ با وجود احتیاجی که اداره به وجود من داشت رئیس اداره که واقعاً هم به من علاقمند بود امضاء کرد و به دفتر داد و در همان روز هم اداره با من حساب نمود و رئیس اداره در این مدت با من روبرو نشد. ‌ تصفیه رئیس حسابداری که با من صمیمیتی داشت محرمانه و مخفیانه حکم اخراجم را که روی کاغذ غیر اداری نوشته شده بود و رئیس آن را امضاء کرده بود به من نشان داد. ی سیاسی جهت امضاء زندانیان از برای استنطاق ‌ هایی که اداره ‌ بعدها در زندان دیدم که احضاریه ها است و فهمیدم که حکم اخراجم از کار را هم آنها نوشته بودند و رئیس ‌ فرستد روی این کاغذ ‌ می بایست آن را امضاء کند. ‌ اداره می وقتی به منزل آمدم و کم کم اقوام و دوستان و بستگان فهمیدند، همه متأثر و متأسف و نگران شدند که حالا من چه خواهم کرد چون با شرایط موجود داخل شدن به کار از محالات بود. من هم در گفت هر چه پیش ‌ ی پدرم را که می ‌ کردم و همیشه گفته ‌ اعماق قلبم نگران بودم ولی آن را ظاهر نمی

Made with FlippingBook flipbook maker