سال‌های سکوت

41 لصفف شان از هم پاشیده و همسرشان طیبه خانم را با دو پسر نوجوان و یک دختر ‌ که دیگر خانه و کاشانه آباد موفق به ‌ ها اقامت در منزل مادرزن در عشق ‌ ی ایران کرده بودند. ایشان بعد از سال ‌ کوچک روانه اخذ ویزا شده و در طهران به خانواده ملحق و در آنجا وفات نمودند. دوم: آقا محمد حسین (محمدعلی) صهبا، شخص مؤمن و مخلص و تازه تصدیق بودند. در موقعی که همسرشان با دو طفل کوچک سه ساله و شش ماهه در منزل انتظار ایشان را که از صبح از منزل ها ‌ ی خانم ‌ خارج شده داشتند در خیابان توقیف و به زندان برده شدند و سعیده خانم که مثل بقیه ها به واقعیت پیوست ‌ ی ایران شده بود انتظارش بعد از سال ‌ پس از دو سه ماه گرفتاریِ شوهر روانه سال سختی و عذاب از سیبری آزاد و وارد مشهد شدند در حالی که طفل ۷ زیرا آقای صهبا پس از های اول ورود به مشهد از دست رفته بود. ‌ الله در همان سال ‌ ایشان به نام بدیع فوریه بازداشت ۲۸ الله علیزاد هم زمان در شب ‌ سوم: آقا سید احمد توحید را با این جانب اسد نمودند و همسرشان قدسیه خانم را با یک دختر سه ساله در حالی که فرزند دوم را حامله بود پس از دو ماه با ویزای اجباری راهی ایران نمودند. آقا سید احمد هنوز تا این تاریخ که این سطور نوشته ی پریسناوکا در قزاقستان است و از جمله کسانی است که ‌ شود در قید حیات است و مقیم ناحیه ‌ می عقیده دارد احبا نباید روسیه را ترک نمایند و قدسیه خانم با دو دختر و دامادهایش مقیم مشهد و همگی موفق و مؤیدند. چهارم: این جانب اسدالله علیزاد که همسرم رضوانیه آخرین فرزند جناب گلپایگانی است. فعلاً مقیم فنلاند هستیم و چنانچه استحقاقش را داشته و مورد قبول حق باشد با دخترمان ناهید مهاجر شویم و اما آنچه لازم است در اینجا یادآور شوم بار گران و زحمت ‌ این نقطه شمالی محسوب می ای است که در مدت گرفتاری دامادها بر دوش مادر مهربان مرحوم سکینه خانم ملقّب ‌ العاده ‌ خارق به بی بی همسر جناب گلپایگانی قرار داشته است چه که هر یک از دخترها بعد از گرفتاری شوهر آباد تحت ‌ با اثاث و اطفال صغیر و کبیر به ایشان روی آورده و تا روز حرکت و خروج از عشق شان قرار گرفتند و ایشان در تمام مدت رابط بین سیبری و ایران بودند. این خانم ‌ سرپرستی و مراقبت شان در زیر شکنجه به مقام شهادت رسید و چهار دخترش ‌ مؤمن و فدا کار با وجودی که پسر بزرگ آباد کشته شد و در اواخر حیات بینایی ‌ الله در زلزله عشق ‌ به ایران تبعید شدند و پسر کوچکش رضوان آباد موجب ‌ خود را نیز از دست دادند راضی به ترک میدان خدمت نشدند و همچنان در عشق

Made with FlippingBook flipbook maker