Memoirs – Showra Makaremi

ها ‌ یادداشت‏ عزیز زارعی

و مه ـار ‌ بس ـم الل ـه الرحم ـن الرحی ـم تصمی ـم دارم جه ـت س ـرگرمی ‏ای ه ـم ب ـرای نجـات خـود از ‌ ک ـردن عق ـده درون ـی خـود ک ـه چـاره درمـان سـراغ نـدارم جـز اینکـه جهـت معرفـی عزیـزان از ‌ ایـن درد بی هـای عزیـزم کـه ‌ رفته خـود، فاطمـه و فتانـه، یادداشـتی بـرای نوه‏ ‌ دسـت خبـر خواهنـد بـود بگـذارم، مخصوصـاً ‌ از جریـان و کـم و کیـف آن بی های فاطمــه. ‌ جگرگوشــه‏ اولاً بای ـد بگوی ـم ک ـه م ـن س ـواد چندان ـی ن ـدارم ک ـه بتوان ـم تم ـام خاطــرات و مشــاهداتم را کــه در ایــن دوران شــوم انقــاب نصیــب خــود و فرزندانــم شــده انشــا کنــم، زیــرا بنــدرت در دوران زندگیــم ام تـا چـه رسـد بـه حـال کـه پیرمـردی ‌ دسـت بـه قلـم و کاغـذ گرفتـه‏ خونبـار و قلبـی ‌ ام حـدود هفتـاد سـاله بـا دسـتانی لـرزان و چشـمی ‌ شـده شکسـته و عمـری بربادرفت ـه کـه حاصـل شـوم انق ـاب اسـت. ول ـی چـه کنـم کـه بـا درون خـود در نبـردم. نــدای درونــی همــه چیــز را از مــن ســلب کــرده و فریــاد میزنــد، ای و بــا آن چــه ‌ ‏ای، آنچــه را شــنیده‏ ‌ یادداشــت کــن، آنچــه را دیــده ای. نـدای درونـی‏م فریـاد میزنـد، اقـاً یادداشـت کـن ‌ برخـورد داشـته ماهـه حاملـه بـود کـه اعدامـشکردنـد. نـدای ‌ کـه فتانـه مظلـوم هشـت درونیـم فریـاد میزنـد، اقـاً بنویـس فاطمـه مظلـوم و فاطمـه زمـان پـس های ‌ ترین شـکنجه‏ ‌ مـاه زنـدان و تحمـل وحشـیانه ‌ از هفـت سـال و شـش

Made with FlippingBook HTML5