عبدالبهاء و تولد انسان

و ﯾﺎ آن ﮐﮫ ﻣﺤﺼﻮل ﺗﻔﺎوت در اﻗﺘﻀﺎي زﻣﺎن و ﯿﻧ ﺎز ﻣﺮدم در اﻋﺼﺎر ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺗﺎر ﻲ ﺦ آدﻣ ﯾ ﻲﻣ ﺑﺎﺷﺪ. ﭘﺲ ﺣﻘ ﯾ ﻘﺖ اد ﯿ ﺎن و اﻧﺒ ﻲﮑﯾ ﺎء ﯿ اﺳﺖ و ﻧﺎﺋﻞ ﺷﺪ. از ا ﯾ ﻦ روﺳﺖ ﮐﮫ ﺑﮭﺎءاﻟﻠﮫ ﺧﻄﺎب ﺑﮫ ﻧﻮع ﺑﺸﺮ ﻧﺪا داد ﮐﮫ ﺑﺎ ی ھﻤﮫ ﯾاد ﺎن و اﻗﻮام ﺑﺎ روح و ر ﯾ ﺤﺎن ﻣﻌﺎﺷﺮت ﻧﻤﺎ ﻨﺪ ﯾ و ﺑﮫ ﭼﺸﻢ ﺑ ﯾﮑﺪﯾ ﻲ ﮕﺎﻧﮕ ﯿ ﮕﺮ را ﻧﮕﺎه ﻧﮑﻨﻨﺪ. اﻣﺎ ﻋﻼوه ﺑﺮ رو ﯾ ﮑﺮد ﺟﺪ ﯾ ﺪ ﺑﮫ ﺗﻌﺮ ﻒ ﯾ ﺑﮭﺎءاﻟﻠﮫ از ﻟﺰوم ﺗﺤﻮ ل ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﮫ ﻋﻨﻮان ﺗﺤﻘﻖ ﻓﺮھﻨﮓ ﺻﻠﺢ و وداد ﻧ ﯿ ﺰ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ. از ﻧﻈﺮ آ ﯾﯿ ﻦ ﺑﮭﺎﺋ ﻲ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎ ﯾ ﺪ ﻣﻈﮭﺮ ي از اﺻﻞ وﺣﺪت ﻋﺎﻟﻢ اﻧﺴﺎﻧ ﻲ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺪ ﯾ ﻦ ﺗﺮﺗ ﯿ ﺐ ﺧﺎﻧﻮاد ي ه ﻣﺴﺘﺤﮑﻢ و ﺳﺎﻻراﻧﮫ، اﻗﺘﺪار ﻃﻠﺐ و ﺧﻮدﮐﺎﻣﮫ ﺑﻮد ، ﻣﻮرد ﺳﺆال ﻗﺮار ﻲﻣ دھﺪ و ﺑﺪ ﯿ ﻦ ﺗﺮﺗ ﯾ ﺐ ﺗﺴﺎو ي ﺣﻘﻮق زن و ﻣﺮد ھﻢ در ﺳﻄﺢ ﺧﺎﻧﻮاده و ھﻢ در ﺳﻄﺢ ﺟﺎﻣ ﻲ اﻧﺴﺎﻧ ي ﻌﮫ از ﻣﮭﻤﺘﺮ ﯾ ﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺻﻠﺢ و اﺻﻼح ﻣ ﮔﺮدد. ﻲ ﯾ ﺪ د ﯿﺗﺄﮐ ﺎﻧﺖ ﺑﮭﺎﺋ ﻲ ﺑﺮ ﺗﻘﺪ س ﺧﺎﻧﻮاده و ﻣﻨﺤﺼﺮ ﻧﻤﻮدن راﺑ ﯿﻣ ﻲﺟﻨﺴ ي ﻄﮫ ﺎن زن و ﻣﺮد در ﭼﺎرﭼﻮب ازدواج ﺑﺎ روﻧﺪ ﻓﺰا ﻲﻌﻨﯾ ،ﻏﺮب ي ﯾﻨﺪه ﯾا ﺠﺎد ﻓﺮزﻧﺪ ﺧﺎرج از ﭼﺎرﭼﻮب ازدواج و رﺷﺪ ﯾﻲھﺎ ﺧﺎﻧﻮاده ﮐﮫ در آن ﻣﺎدران ھﺮﮔﺰ ازدواج ﻧﮑﺮده و ﻓﺮزﻧﺪان در ﻏ ﯿ ﺎب ﭘﺪر ﺧﻮد ﺑﺎر ﻧﻔﺮت و ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮ ﺮ ﯿ و ﺗﮑﻔ ي ﯾد ﮕﺮ ﻣﺬاھﺐ و اد ﺎن ﺑﺎ ﯾ ﯾﺪ ﺑﮫ اﺗﺤﺎد و ﻔﺎق اﺗ و ﺻﻠﺢ و ﻲ ﮕﺎﻧﮕ ﯾ از ﻋﻮاﻣﻞ اﺻﻠ يﺑﺮا ﻲ ﻓﺮھﻨﮓ ﺻﻠﺢ ﻣ ﻲ ﮔﺮدد. از دھﺪ. ا ﯾ ﻦ آﺛﺎر ﻣﻔﮭﻮم آﻧﺠﺎ ﺳﺖ ﮐﮫ آﺛﺎر ﺑﮭﺎءاﻟﻠﮫ ﺗﻌﺮ از ﻲﻌﯾ ﻒ ﺑﺪ ﯾ ده ﺧﺎﻧﻮا ﻣﻄﻠﻮب ﺑ ﻲ ﺖ ﻣ دﺳ ﮫ ﺧﺎﻧﻮاده را ﮐﮫ ﻣﻔﮭﻮﻣ ﻣﺮد ﻲ ﻲﺳﻨﺘ

يﺟﺎ ﮫ ﺠﮫ ﺑ ﯿ در ﻧﺘ

ﺎﻧﺖ، ﯾد

ﻲﮑﯾ

ي ده ﺷﺎﻟﻮ ،ﺰﯿآﻣ ﻋﻄﻮﻓﺖ

ﻣﺨﺎﻟﻒ اﺳﺖ. ً ﺰ ﮐﺎﻣﻼ ﯿﺗﺤﻘ ﻘﺎت ﺟﺎﻣﻌ ﮫ ﺷﻨﺎﺳ ﻲ ﻧﺸﺎن ﻲ ﺷﻨﺎﺳ و ﻣﺮدم داده اﺳﺖ ﮐﮫ از ﺟﻤﻠﮫ ﻋﻮاﻣﻠ ﻲ را ﺗﺸﻮ ﯾ ﻖ ﮐﺮده و ﺑﺎ ﺟﻨﮓ و ﺟﻨﮓ ﻲ ھﻤﺎھﻨﮕ ﻲﻃﻠﺒ

ﯿﻧ ،ﻨﺪﯾآ ﻲﻣ

ﮐﮫ ﻓﺮھﻨﮓ ﺧﺸﻮﻧﺖ

ﺎب ﭘﺪران

ﻧﻈﺎم ﻣﺮدﺳﺎﻻر ﯿﻏ يﮕﺮﯾ و د ي

ﻲﮑﯾ ، دارد