Hava

106 چنینگفت حوا... بـر تـن عروسـی پوشـانده شـده باشـد، خاطـره آن لبـاس در ذهـن دامـاد تـا ابـد باقـی خواهـد مانـد! در اين نمايشنامه داماد و عروس چه كسانی هستند؟ - روح انسـان عـروس اسـت و خداونـد دامـاد، و عروس در شـب عروسـی بايـد در نهايـت زيبايی باشـد! *** كارخیر! - چه كنم كه خیرم به خود و خلق خدا برسد؟ در شـو، از يـك طـرف بهعالـم ملكـوت بـاز شـو و از طـرف ديگـر بـه دنیـا تـا آنچـه كـه از عالـم ملكـوت بهتـو میرسـد از تـو بگـذرد و هـم زمـان بهخلـق خـدا رسـد و همـه از آن نصیـب بريـد؛ قلـب شـو تـا از ي ـك طـرف ب ـه دري ـا راه پی ـدا كن ـی و از طـرف ديگـر ب ـه جويبارهـای خش ـك قل ـوب خل ـق خ ـدا؛ عاش ـق ش ـو ت ـا از ش ـدت عش ـق مجن ـون شـوی و از ‹مـن› در تـو اثـری باقـی نمانـد تـا بتوانـی قلـوب خلـق خـدا را بـا گرمـای عشـق گـرم كنـی؛ روح شـو تـا از شـر نفـس عمـاره رهايـی ي ـا فت ـه و در كالبدهـای بیجـان جـان بدم ـی، حكمـت شـو ت ـا دسـت عالـم مـاده و روح را بـرای همـگان رو كنـی و آنهـا را از گمراهـی رهايی بخشـی، ايمـان شـو ت ـا اسـم خـدا را در می ـان بیإيمان ـان بلن ـد كن ـی و خـود و خل ـق خـدا را نجـات ده ـی، آب شـو ت ـا پ ـاك و پ ـاك كنن ـده شـوی، آتـش شـو تـا ناخالصیهـا را در خـود بسـوزانی، شـهد شـو تـا سـر انجـام عسـل شـوی و مـذاق خـود و ديگـران را هـم شـیرين كنـی، پادزه ـر شـو ت ـا زه ـر از ت ـو بترس ـد و سـر انجـام ش ـهد شـود، خـاك شـو تـا نفـس كـه دنبـال مقـام اسـت تـورا تـرك كنـد و تـو خـاك پـای عزيـزان خـدا شـوی! از همه مقامات كه ذكرش رفت كدام مقام والاتر است؟ - خاك شدن!

Made with