Next Page  30 / 256 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 30 / 256 Previous Page
Page Background

نقره داغ

مهرویه مغزی

30

جواب آمد: مرگ فرشته ايست كه براى روح مژده آزادی از جهان ماده را مى آورد. مرگ

فرشته ايست كه ابر و مه را كنار مى زند تا روح به كشورانوار وارد شود.

پرسيد: كيمياگر چگونه مى ميرد و زنده مى شود؟

جواب آمد: هر باركيمياگر نَفس پاكش در اين عالم مى دمد مى ميرد، ولى از آنجا كه نفس

بعدى را از اكسيژن انقطاع و در عالم ملكوت مى كشد، دوباره زنده مى شود.

مثالى خواست تا روشنتر شود.

در جواب گفت: نفس پيامبران الهى كيميا است، و ارواح و قلوب را تقليب و پاك مى كند.

ولى هر بار نفس را در ارواح و در قلوب مى دمند دود و دُخانى از ناخالصى و ناپاكى هاى

خلق خدا بلند مى شود و آنها را تا دم مرگ مى برد، بطوریکه آرزوی صعود به عالم بالا را

مى كنند، ولى از آنجا كه نفس آنها كيميا ست نفس بعدى را، از انقطاع از آنچه در راه حق

بر آنها وارد آمده بود، مى كشند تا به آنچه مأمورند وهدايت خلق خداست، مشغول شوند.

پرسيد: چرا زمان حال را براى پيامبران الهى بكار مى برى؟ هيچ پيامبرى در حال حاضر

حيات ندارد

در جواب گفت: پيامبرالهى چه در اين عالم حيات داشته باشد و چه در عالم انوار باشد، در قاب

زمان زندگى نمى كند. گذشته، حال و آينده براى او يكى است. قبل از تولد در اين عالم از

طرف خدا انتخاب مى شود، بعد از تولد در اين عالم خدا اورا خواب مى كند تا در يك زمان

مشخص او را بيدار كند. منظورهم از بيدارى، آگاهى كامل بر وظيفه ايست كه خدا قبل از

تولد بأو وأگذار كرده است. پس در حقيقت تولد و مرگ جسماني پيامبر الهى، ارتباطى با

حضور او در اين عالم ندارد، او هميشه حاضر است.

از وصال پرسید. پرسيد: اگر عاشق جزیی از زیبایی معشوق در آئینه است، معنی وصال

چيست؟