نقره داغ

نقره داغ

مهرویه مغزی

جواب آمد: هر كس كه به راز خلقت خود پى برد از خود بى خبر مى شود، از شدت انبساط

خاطر اكسيژن خالص و كيميا مى شود و حيات و زندگى را در گره هاى ريز و درشت مى

دمد تا چرخ هاى این چرخ گردون بچرخند، بگريند و بخندند و او هم بتواند مانند سِرالله در

اى مؤنس جانم، جانم به فدايت

مدح خالق خود بخواند

پرسيد: مونس كيست؟

جواب آمد: مونس از جان به انسان نزدیک تر است.

پرسید: مونس جان کیست؟

.....

باز از گره انسان پرسيد.

جواب آمد: زمانى كه امواج در نهايت زيبائى و تكامل با هم و به هم گره مى خورند، نور

خدا را بخود جذب مى كنند، نور خدا بر گره تابيده و نطفه انسان بسته مى شود.

از نقش طوفان در زندگى انسان پرسيد.

جواب آمد: طوفان در زندگى انسان، يا از امتحانات الهى است، امتحاناتى كه ناگهانى و بى

خبر مى آيد و يا از نتیجه اعمال خود انسان است. اگر امتحان الهی باشد و تو آماده امتحان

دادن باشى، طوفان مانند نسيم ملایمی از بالاى سرت رد شده و مى رود. ولی اگر از نتیجه

اعمالت باشد دیگر خود بهتر میدانی.

از نقش آتش در زندگى انسان پرسيد.

در جواب گفت: كار آتش گرم كردن خانه ها است، كار آتش عشق گرم كردن قلوب

انسانهاست . آتشى كه از كنترل خارج شود خانه و قلب هر دو را مى سوزاند. پس اگر ديدى

كسى سر دو انسان را بهم مى كوبد تا آتش بر پا كند و يا آتش ظلم، را ديدى كه در خانه،

شهر و يا مملكتى مى سوزد فورا صلاى عمومى ده تا اهالى آن شهر و آن مملكت آب را

از سر چشمه سطل، سطل دست به دست هم داده تا آنرا بر سر آتش ظلم پاشيده و خاموش