Memoirs – Showra Makaremi

20

ها ‌ یادداشت

زنـدان سـپاه بیـش از دوازده برابـر گنجایـش زندانهـا زندانـی داشـتند. آب ـاد ب ـرای ‌ آب ـاد میگف ـت زن ـدان عادل ‌ مخصوص ـاً رئی ـس زن ـدان عادل زندانـی ۱۲۰۰۰ زندانـی سـاخته شـده حـال متأسـفانه در آن حـدود ۲۵۰۰ دارد. ایـن گویـای وضـع اسـفبار جوانـان رشـید و فـداکاری بـود کـه گرفتـار و دربنـد بودنـد، آنهـم در یـکقسـمتکوچـک از ایـن کشـور پهنـاور ایـران یعنـی شـیراز. مـن پـس از بازداشـتشـدن فاطمـه مرتـب یـکروز در میـان بطـرف رفتــم و ایــن وضــع تــا آخریــن روز هــم ادامــه ‌ دادگاه یــا زنــدان می فایــده اختیــاری ‌ داشــت. بایــد عــرض کنــم آن رفــت و آمدهــای بی نبـود. حکایـت از یـک نـوع بلتکلیفـی و سـردرگمی میکـرد کـه خـود ام را احاطــه کــرده بــود. زیــرا فاطمــه ســتون و کارگشــای ‌ و خانــواده خانـواده بـود. فاطمـه دارای شـخصیتی بـود کـه حسـن سـلیقه داشـت، گشــای مشــکلت بــود. همیشــه ‌ حســن خلــق و خــوی داشــت، گره آسـایشو آرامـش دیگـران را بـه آسـایشو راحتـی خـود ترجیـح میـداد بطوریکـه گاه اتفـاق میافتـاد از گوشـه و کنـار میشـنیدم روزی نبـود کـه بواسـطه دفـاع از همسـلولیهای خـود تنبیـه یـا تعزیـر نشـود. وانگهـی در ذهـن خـود ایـن برداشـت را داشـتم کـه هـر چـه بـه محـل سـکونت فاطمـه نزدیکتـر باشـم سـکون قلـب بیشـتری دارم. در آن صـورتصبح اختی ـار از من ـزل بی ـرون می ـزدم و ن ـاگاه خـود را جل ـوی ‌ اراده و بی ‌ ب ـا دادگاه پیـدا میکـردم. پیـش خـود فکـر میکـردم، ایـن خـود یـک نـوع دیوانگیسـت. خدایـا خـودت رحـم کـن. ، پ ـس از اب ـاغ حکـم اول کـه پن ـج سـال ۶۰ بالاخـره اواخـر سـال ب ـود، بواس ـطه اعتراض ـی ک ـه فاطم ـه روی آن گذاش ـته ب ـود، آن را ب ـه ده سـال افزایـش دادنـد. دلیلشـان هـم ایـن بـود کـه بـه قانـون اسـام آبـاد انتقـال داده ‌ کـرده اسـت. پـس از آن فاطمـه بـه عادل ‌ احترامـی ‌ بی آبـاد زندانیهـا از آزادی بیشـتری برخـوردار بودنـد. ‌ شـد. البتـه در عادل شـکنجه نبـود اگـر هـم بـود خیلـی جزئـی از قبیـل تعزیـر کـه یـک امـر

Made with FlippingBook HTML5