نقره داغ

مهرویه مغزی

نقره داغ

مثالى خواست تا روشن شود! در جواب گفت: پيامبران الهى ايام بخصوصى از سال را روزه مى گرفتند، و براى پيروانشان هم همان ايام را براى روزه گرفتن مقرر مى كردند. در ایام روزه، دروازه عالم ملكوت به روى همگان، بخصوص روزه داران، باز است. اگر ازدستور حق اطاعت كرده و در ایام روزه بخاطر خدا از خوردن غذا ونوشیدن آب امتناع كنى، در طی روز گرسنگى تو را به ياد گرسنگان و فقرا خواهد انداخت. تو آگاهى كه گرسنگى تو موقتى است، ولى گرسنگى فقرا طولانى و دراز مدت. پس با شكم گرسنه براى آنها دعا خواهى خواند، و با شكم گرسنه، لبان تشنه گذارى. در موقع افطارهم با اولين ‌ و با جام خالى از غرايز دنيوى به نماز ايستاده و نماز مى لقمه غذا كه در دهان مى گذارى و جرعه آبى كه مى نوشى، خدا را براى نان و آبى كه به تو داده است، هزاران بار شكر مى كنى. از شكرانه و اطاعتت از حق، جام خالى غرايزت از شراب الهى پرمی شود و ترا مست مى كند. قصه گو ساكت شد و خاطره مستى از اطاعت از حق را در ذهن خود زنده كرد. او مى خواست با زنده كردن خاطرات خوش مستى، شراب الهى را دوباره مزه كند، و كرد! ولى از آنجا كه مطمئن نبود شنونده داستان منظور او را از مستى با شراب الهى درك كرده باشد، بعد ازمدت کوتاهی به سخن آمد و گفت: باران فضل و عنايات الهى در تمام أوقات برسر بندگان خدا مى بارد. ما در همه احوال غرق الطاف بى نهايت خالق هستيم. حال اگر با اطاعت از حق، روزه بگيريم و از خوردن غذا و نوشيدن آب در عرض روز امتناع كنيم، و يا بعبارت ديگر به امر حق، براى فضل الهى سد شويم، نعمتى، كه با اطاعت از امر الهى در پشت سد جمع مى شود، صد أفزون خواهد شد. در هنگام افطار كه سد شکسته می شود جام قلب، که در عرض روز بخاطر اطاعت از حق خالی و پاک شده بود، از فضل الهی پرو لبریز می شود. حالتی به انسان دست می دهد که قابل تشریح نیست و لغتی هم برای آن حالت در لغت نامه يافت نمى شود، بجز مستى. آن حالت را، که شکرانه محض به درگاه الهی است، مستی با شراب الهى نامند. با شنيدن حرفهاى قصه گو، شنونده داستان بياد روزى افتاد كه به دستور حق روزه گرفت و با زبان روزه براى فقرا و گرسنگان دعا كرد. زبان روزه را به زهر غيبت آلوده نكرد و

107

Made with