نقره داغ

مهرویه مغزی

نقره داغ

سئوال كننده دوباره از يك شاخه؛ بشاخه ديگرى پريد و پرسيد: جام طلب را كه به دستت داد؟ و جوابگو در پاسخ گفت: خداوند در روز ازل جام طلب را به دست بندگانش داد تا از آن بنوشند و او را بيابند. پرسيد: زبان و قلم را كه به تو داد؟ جواب آمد: زبان و قلم را هم خدا به من داد تا شرح اسفار روحانى را بنويسم، و از من خواست كه قلب را با زبان و قلمم يكى كنم. پرسيد: چرا؟ در جواب گفت: آتش اطمينان در قلب من مى سوزد و حال گرمايش به زبان و قلم من مى رسد. اگر قلب را با زبان و قلمم يكى نكنم؛ چگونه در مدحش بنويسم و يا سخن برانم؟!! پرسيد: نقشه را از كجا آوردی؟ چه كسى نقشه را به تو داد؟ در جواب گفت: هر پيامبرى كه از طرف خدا مى آید براى بندگان خدا يك نقشه جديد الهى به ارمغان مى آورد و راه راست را به انسان نشان مى دهد تا انسان از راه هاى كوتاهتر، آسانتر و روشن تَر به آتش اطمينان، كه در قلب خود انسان مى سوزد، رسيده وشك نكند! پرسيد: مثالى از گرماى آتش اطمينان بزن تا روشن شوم . ....... سئوالش را دوباره تكرار كرد. جواب آمد: شبى دلم روشن و از دنيا و هر چه در آن مى گذشت منقطع بود. درآن شب به قلبم آمد نقشى روى بوم نقاشى بكشم. در آن شب بوم نقاشى را روى چهارپايه اى گذاشتم

49

Made with