نقره داغ

مهرویه مغزی

نقره داغ

جوابگو ساكت شد و بعد از چند ثانيه به سخنش ادامه داد و گفت: اگر سقف اطاقت (سقف سرت) را باز نكرده بودى هنوز كه هنوز بود به آن چراغ روغنى و ميز و تخته دلخوش بودى. ولى همين كه سقف را بر داشتى اطاق كوچكت (سرت) كاسه و جام شد و از نور پرو لبريزشد. انوار خورشيد در روز و انوار ماه در شب وارد اطاق محقر تو شدند و ستارگان هم از فاصله هزاران سال نورى بتو چشمك زدند و تو مالک خورشيد، ماه و ستارگان شدی. با بر داشتن سقف اطاق، ديوارها (حجابها) هم فرو ريختند، مار(نفس) سرش را از زير خاك درآورد و تو با عصاى اراده بر سرش كوبيدى و گنج (دوست) را در قلب خود يافتى و از ثروت عالم بى نياز شدى، خلق خدا دورت حلقه زدند و چون رضايت خاطر و بى نيازى را در چهره تو ملاحظه كردند به تو اعتماد كرده و مال و منالشان را پيش تو به امانت گذاشتند ، و بخاطر شكرانه اى كه در فقر و ثروت هر دو بحا آوردى پروردگار بخشنده، مهربان سر انگشتش را روى نبضت گذاشت تا نبضت را مرتبا بگيرد تا بيش از ظرفيتت به تو عطا نكند. و اين آگاهى ترا از دنيا و آنچه در آن بود بى نياز و نيازت را به پروردگار بى نياز افزون كرد. جواب دهنده ساكت شد. به نظر مى آمد كه او از آنچه شرح مى داد به حالت خلسه افتاده بود. بعد از يك سكوت طولانى، سئوال كننده از نقش زن در نقاشى مايكل آنجلو سئوال كرد. جواب آمد : زيبائى در نور ديده مى شود؛ در نور باید دنبال زيبائى گشت. مايكل آنجلو هم در نور خدا زیبائی حوا را دید و حوا را بسيار ارج نهاد، و در نقاشى اش زن را بشكل حوريان بهشتى كشيد.... براى همين خاطر است كه اگر زن زيبائى باطن خود را در نور خدا بحدِ اعلا ظاهر كند، زيبائى باطن روى چهره او منعكس شده و زشتی صورت را پوشانده و چهره را هم زيبا مى كند، و خلق خدا، حوا و يا زن خوش سیرت را حورى بهشتى خواهند ناميد. سئوال كننده كه با اين تشبيه زياد موافق نبود موضوع صبحت را عوض كرد، و پرسيد: راستى نقاشى تو چه شد؟ جواب آمد: حال آن نقاشى زينت بخش اطاق من است.

55

Made with