Table of Contents Table of Contents
Next Page  94 / 227 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 94 / 227 Previous Page
Page Background

89 ...

چنینگفت حوا

ــل نمینمايــد.

ّ

خــود ح

افکارت کجا هستند؟

-

افکارم هم دور اين چاه پرسه میزنند!

روحت کجاست؟

-

روحـم مـرا از بـالا تماشـا میکنـد و شـاهد اسـت، او میخواهـد بعدهـا

بـر آنچـه كـه بـر مـن گذشـته و میگـذرد شـهادت دهـد.

به چه شهادت بدهد؟

-

به درستی و نادرستی كار اراده من شهادت دهد.

در حال حاضر روحت کجاست!؟

-

هماينک با تو مکالمه میکند!

از فضل و عدالت خدا بپرسم؟!

-

فضـل خ ـدا از عدال ـت او ج ـدا نیس ـت، عدالت ـش هم ـان فضـل اوس ـت ك ـه در

پشـت نقـاب عدالـت الهـی پنهـان شـده! بهيـاد داشـته بـاش كـه در پشـت پـرده

ايـن تماشـاخانه كـه مـن و تـو پشـت آن دور خـود و بقیـه عالـم میچرخیـم جـز

فضـل اله ـی هی ـچ نیسـت، ول ـی در اي ـن ط ـرف پ ـرده و روی صحن ـه، فضل ـش،

عیــن عدالــت اســت. بهديگــر ســخن پشــت پــرده يگانگــی اســت، و در ايــن

طـرف پـرده و روی صحنـه بیگانگـی، و فضـل الهـی در عالـم بیگانـگان عدالـت

میشـود تـا بیگانگـی را يگانگـی كنـد، فضـل الهـی مجـازات و مكافـآت میشـود

تـا همـه را بـا هـم از زيـر طـاق نصـرت عدالـت الهـی كـه بـر دو سـتون مجـازات

و مكافـات بـر پـا شـده رد كـرده و بـه فضـل الهـی رسـاند!

***

قلب و سر مهاجر!

ســرزمینهای بســیاری را پشــت سرگذاشــتم تــا بهآرامــش برســم...

دراي ـن س ـفرچه درده ـا ک ـه نکش ـیدم و چ ـه بیوفايیه ـا ک ـه ندي ـدم...

از پشـت سـر چـه خنجرهـا کـه نخـوردم. ولـی چـون مقصـد روشـن و

مانن ـد ن ـوری در انته ـای اي ـن ج ـاده تاري ـک میدرخش ـید در درد صب ـر