Table of Contents Table of Contents
Next Page  151 / 294 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 151 / 294 Previous Page
Page Background

*

شبنم مددزاده

شود!»

«مشت و لگد که شکنجه نمی

به نام آگاهی، آزادی و عدالت

وان، زندان اوین: بلندگو اسامی کسانی را که

��

ب، بند نس

��

ش

۹:۱۵

اعت

��

س

۸۸/۱۱/۵

ها

خواند. در این لحظه صدای تمام تلویزیون

قرار است فردا به دادگاه اعزام شوند می

شود تا صدای بلندگو

کنند. در سلول تا به آخر باز می

شود و همه سکوت می

قطع می

شود

ت که در این کلونی سر و صدا، می

��

توان گفت این تنها زمانی اس

نوند، می

��

را بش

شود. اسم من هم بین اسامی خوانده شده

سکوت را احساس کرد. اسامی خوانده می

تم این سومین باری است که اسمم

��

ماهی که در بند عمومی هس

۵

ت. در طول

��

اس

شود، اما هر بار جلسه دادرسی به خاطر قصور دادگاه تشکیل

برای دادگاه خوانده می

نشده است .

ام. اولین

پری کرده

��

ها س

ت میله

��

ال تمام را به انتظار برگزاری دادگاه پش

��

یک س

کند، دیدار برادرم، فرزاد است، که

چیزی که بعد از شنیدن اسمم به ذهنم خطور می

هایی است که هر شب و روز

هر بار دیدنش تجدید انرژی برای تحمل تمام ناخواسته

ت فردا

��

کنم ماموری که قرار اس

اختیار خدا خدا می

پری کنم و بی

��

ها س

را باید با آن

است. او در حالی

۱۳۶۷

. شبنم مددزاده متولد

1389

- بهار

نامه ای از زندان اوین *

شبنم مددزاده:

دفتر تحکیم وحدت را

ِ

مت نایب دبیر شورای تهران

ِ

جوی دانشگاه تربیت معلم کرج بود، و س

��

که دانش

بازداشت شد و پس از یک سال و نیم بازداشت، به اتهام همکاری

۱۳۸۷

نیز برعهده داشت، در اسفند

سال حبس همراه با تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شد. او

۵

با سازمان مجاهدین خلق، به

از زندان آزاد شد.

۱۳۹۲

در بهمن