Table of Contents Table of Contents
Next Page  159 / 294 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 159 / 294 Previous Page
Page Background

158

زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون

خواهانه

ازی برای طرح مطالبات آزادی

��

جویی رسالت بسترس

��

بودیم که جنبش دانش

لیقه آنان

��

هروندان را فارغ از هرگونه گرایش و س

��

و تاریخی مردم و دفاع از حقوق ش

جویی به جای

��

تیم که جریان دانش

��

بر عهده دارد و هم از این رو معتقد بودیم و هس

خواری و امتیازطلبی

ت به نقد هرگونه ویژه

��

بایس

مجیزگویی قدرت و اصحاب آن، می

های

برای هر قشر و یا طبقه خاصی پرداخته از حقوق آحاد ملت از جمله زنان، اقلیت

ته همواره مغضوب

��

ها دفاع نماید. از این رو، در طول یک دهه گذش

مذهبی و قومیت

درت و نهادهای امنیتی بوده و به همین دلیل، چندین بار طعم زندان و انفرادی را

��

ق

روز سلول انفرادی را

۲۰۰

ی اخیر، قریب به

ای که با احتساب دوره

ام، به گونه

چشیده

ار و شکنجه نبوده است اما از

��

های قبلی نیز عاری از فش

ام. اگر چه زندان

تجربه کرده

ت و آگاهی افکار عمومی

��

ای متفاوت را به نمایش گذاش

این رو که دوره اخیر، تجربه

پردازم.

و مسئولان امر از جنایات رخ داده امری بیش از پیش ضروری است بدان می

مقام رهبری،

ی، ضرب و شتم و رفتارهای غیر قانونی از همان لحظه اول بازداشت

��

هتاکی و فحاش

آور که تا پیش از آن در

ک

��

تگیری در حالیکه گاز اش

��

د. در جریان دس

��

من آغاز ش

شد در فضای بسته مرا به حالت خفگی انداخته و امکان هرگونه

ها استفاده می

خیابان

تحرکی را از من سلب کرده بود، ماموران دست بردار نبوده و با کینه و دشمنی چنان

تان و

��

هایی خونین و دس

ت و لگد گرفتند که با بینی، دهان و دندان

��

مرا به زیر مش

پاهایی زنجیرشده به مسئولانشان در زندان اوین تحویل شدم؛ و جالب آنکه وقتی به

گفتم که از

ی و ضرب و شتم می

��

ت نفر بودند در برابر فحاش

��

ماموران که حدود بیس

ها و الفاظ وقیحانه به خودم

ن

های رکیک آ

کنم، با فحش

کایت می

��

ما به قاضی ش

��

ش

دم. این البته دستگرمی آغاز کار بازجویان بر روی جسم و روح

��

ش

و قاضی مواجه می

خواندند که «نظام

م می

��

ت در حالیکه مدام در گوش

��

من بود. از همان ابتدای بازداش

ترک برداشته» با این وعده مواجه بودم که «شماها اعدام خواهید شد». انتظار تحقق

بانه روز بدون هیچ توضیحی مرا از سلولی

��

ها بارها وقتی در طی ش

این وعده تا مدت

کردند مرا در بیم و هراس نسبت

به سلولی دیگر و از بندی به بندی دیگر منتقل می

مان را ندیدم

��

روز انفرادی هیچ وقت آس

۸۶

داد. طی

به ادامه حیات خویش قرار می

ش بار از «حق

��

تنها ش

۲۴۰

و

۲۰۹

ت در بندهای امنیتی

��

ت ماه بازداش

��

ی هف

��

و ط

دم و پس از دوران انفرادی و حتی پایان بازجویی و برگزاری

��

هواخوری» برخوردار ش