ها
یادداشت
102
جعبــه کبریــت کارِ دســت، دو ســاعت مچــی مشــکی، یکــی بــا
هـای طلیـی بـا اعـداد رومـی، دیگـری بـا اعـداد لاتیـن و بنـدی
عقربه
چرمـی، یـکسـاکگلـدار عنابی کـه پـدرم در آن گل اسـطوخودوس
کـرد).
گذاشـته ب ـود (مام ـان از صابون ـی ب ـا ای ـن عطـر اسـتفاده می
بعده ـا، لب ـاس عروس ـی او ب ـه دس ـتمان رس ـید، دو تک ـه چ ـوب ب ـه
فاطمــه و حســن (مــادر و
شــکل بــرگ درخــت کــه روی آن اســامی
نبنــد مرواریــد
پــدرم) بــا خــط خــوش حــک شــده بــود، یــک گرد
ای بـا چیزهـای دیگـر. در ایـن کمـد
نقره
ی دسـته
رنگارنـگ، یـکآینـه
وسـایل زنـدان او هـم بـود: یـکجاصابونـی پلسـتیکی زرد کـه در آن
ی
ی پانصـد ریالـی قـرار داشـت، یـک کیسـه
چنـد اسـکناس تاشـده
وسـایل حمـام کـه از یـککیـف پلسـتیکی دوختـه شـده بـود بـا یک
رنـگکـه
دور زیـپ آن، یـک لیـوان پلسـتیکی بی
ی گلـدار
پارچـه
نامـش روی آن نوشـته شـده بـود، یـک قاشـق سـوپخوری کـه نـوک
آن از فـرط سـاییدن بـه نازکـی یـککارد کهنـه شـده بـود، یـکسـری
هـای خاکسـتری، یـکجانمـاز
ی زنـدان آبـی کمرنـگ بـا خط
پیژامـه
هــای ملفــه بــه هــم دوختــه شــده بــود و بــه خصــوص
کــه از تکه
دو عروس ـک ک ـه ب ـرای م ـن در زن ـدان درس ـت ک ـرده ب ـود. یکـی از
ی سـفید درسـت شـده و سـرش تخـت اسـت،
ها از پارچـه
عروسـک
فندقــیِ
ِ
هــای ژاپنــی، موهــای پشــمی
های بــزرگ کارتون
بــا چشــم
هایـی بـه رنـگ موهایـش
سـتباف، جوراب
مـدل چتـری، بـا لباسـی د
ی
هایـی بـه رنـگ بنفـش. بـدن عروسـک دوم از یـک شیشـه
و ناخن
پلسـتیکی مای ـع ظرفشـویی درسـت شـده ب ـا ی ـک گلول ـه پارچـه ب ـه
های آبـی و یـک لبـاس
سـیاه و چشـم
ِ
، بـا موهـای پشـمی
جـای سـرش
پیشـبند بـه تـن دارد.
بلنـد بـه شـکل
کنـد.
از آن پـس، عکسـی از مـادرم بـالای کمـد “مـوزه” را تزئیـن می
ی مبلــی تکیــه داده،
رســد کــه نشســته یــا شــاید بــه لبــه
بــه نظــر می
ایِ م ـدل
ی قه ـوه
ی او پیداس ـت: ی ـک بل ـوز چهارخان ـه
فق ـط بالاتن ـه