138
چنینگفت حوا...
زده و مـرا راحـت بگذارنـد، و نفـس رحمانـی گـوی سـبقت را از ديگری
ربـود و گفـت: «آنچـه را کـه داری د ر بیـن خلـق خـدا پخـش کـن، چون
اگـر قلبـت را بـه کـس ندهـی، ثروتـت را در عالـم پخـش نکنـی، سـرت
را در راه عشـق ندهـی، خاطـر ت را بخاطـر همـه پريشـان نكنـی و وفـا
نکنـی همـه را بـا خـود بهگـور خواهـی بـرد، در حالـی كـه اگـر همـه
را پخـش و پريشـان كنـی چـون در نفـس پخـش شـدن و پريشـان شـدن
جمـع شـدن قـرار داده شـده، همـه دوبـاره جمـع خواهنـد شـد! چـون
خاطـری کـه بخاطـر ديگـران پريشـان شـود دوبـاره جمـع خواهـد شـد،
مال ـی ك ـه انف ـاق ك ـردی دوب ـاره براي ـت جمـع خواه ـد شـد.» از نف ـس
رحمان ـی پرس ـیدم: «اگ ـر نكن ـم چـه میش ـود؟»
جـواب داد:«خاطـر و مالـی كـه بهخاطـر ديگـران پريشـان و پخـش نشـده
باشـد، در آخـر سـر بـرای صاحبـش پخـش و پريشـان خواهد شـد! »
زمانـی كـه حـرف نفـس رحمانـی تمـام شـد، گوشـم را بسـتم تـا ديگـر
سـخنان نفـس امـاره را نشـنوم!
***
آینه و سیمرغ!
از آينه و سیمرغ بگو!
-
سیمرغ درآينه زندگی میکند!
از كجا میدانی؟
-
روزی از شیشـه و جیـوه آينـه گذشـتم تـا از هـوای درون آينـه نفـس را
تـازه كنـم و قلـب مجروحـم را در نـور دورن آينـه غسـل دهـم.
... چگونه توانستی از شیشه و جیوه آينه رد شوی؟
-
رابطـه روان انسـان ب ـا آين ـه رابطـه ن ـور ب ـا آين ـه اسـت، همانطـور ك ـه
نـور وارد آينـه میشـود، روان هـم میتوانـد وارد اشـیا و اجسـام گـردد.
آنچــه كــه حجــاب نــور میشــود، حجــاب روان هــم خواهــد شــد.
پـس حجـاب و مانـع انسـان تـن انسـان نیسـت، افـكار انسـان و علـم و