Table of Contents Table of Contents
Next Page  211 / 227 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 211 / 227 Previous Page
Page Background

206

چنینگفت حوا...

نزديکتـر شـود... روح مومـن بسـان سـفره پهنـاوری اسـت کـه او بـا خدمتـش

در مقاب ـل فضـل اله ـی په ـن میکن ـد... ه ـر ک ـس ک ـه ب ـر س ـر س ـفره موم ـن

مینشـیند دسـت خالـی بـر نمیگـردد، اگـر گـدای عشـق باشـد از قلـب مومـن

پـارهای نصیبـش میشـود، اگـر فقیـر باشـد شـريک نـان مومـن میشـود... اگـر

مريـض باشـد شـفا میيابـد... اگـر ناتـوان باشـد دسـت توانايـی او را از زمیـن

س ـخت بلن ـد میکن ـد... اگ ـر تنه ـا باش ـد دوس ـت میياب ـد! روح موم ـن قل ـب

عاشـق اسـت، تکـه نانـی اسـت كـه بـه فقیـری داده میشـود، دسـت محبتـی

ك ـه ب ـر س ـر بینواي ـی كشـیده میش ـود؛ دعاي ـی ك ـه ب ـرای مريضـی خوان ـده

میش ـود و دس ـت بالادس ـتی اس ـت ك ـه ب ـر س ـر زيردس ـت كش ـیده میش ـود،

روح مومـن آب پاكـی اسـت كـه در جـام شكسـتهای ريختـه میشـود، آتشـی

اس ـت ك ـه در ش ـبهای س ـرد قل ـب بیخانمان ـی را گ ـرم میكن ـد!

- چگونه مومن از عهده اين كارها بر میآيد؟

راز مومــن در انفــاق اوســت، مومــن عــوض آنکــه خــون بدهــد روحــش

را انف ـاق میکن ـد... كار موم ـن و ش ـهید يك ـی اس ـت ه ـر دو ب ـا ارواحش ـان

شـهادت بهحـق و حقیق ـت میدهن ـد... شـهید نوشـدارو را ب ـا گاب آمیخت ـه

و بـا گابپاشهـای سـرخ دور میگردانـد، و مومـن همـان نـوشدارو را در

گابپاشهــای ســبز بــر ســر و رويمــان میپاشــد!

***

عشق چیست؟

باز هم از عشق بگو!

-

عشق هر خرابهای را آباد میکند تا دوباره ويرانش كند!

- چرا دوباره ويرانش میکند؟

در هر آبادی و در هر خرابی حکمتی است!

- حکمت آباد کردن و خراب کردن عشق در چیست؟

هنگامــی کــه آبــاد میشــوی ســر از پــا نمیشناســی، وهنگامــی کــه

خراب ـی، س ـر و پاي ـی ن ـداری ک ـه بشناس ـی و ي ـا نشناس ـی، در خراب ـی