Table of Contents Table of Contents
Next Page  194 / 294 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 194 / 294 Previous Page
Page Background

193

هادی عابدی باخدا

با همان وضع و حتی بدتر از قبل. بهداشت بسیار اسفناک بود. وضع غذا خیلی ناجور

شده بود .

ت و اعلام کرد وضعیت خطرناکی را

��

ک زندان نامه نوش

��

یک ماه را گذراندم. پزش

ن دادند که رفتم

��

ه پنج روز مرخصی به م

��

نگاری زیاد خلاص

ه با نامه

��

م ک

��

گذران

می

تان آریای رشت بستری شدم، که دکتر ارولوژ وضعیت مرا وخیم اعلام کرد.

��

بیمارس

بعد از چند روز دادگاه انقلاب از پزشکی قانونی خواسته بود بیایند بیمارستان ببینند

اصلا من بیمار هستم یا نه. چون از پنج روز مرخصی من گذشته بود و پزشکی قانونی

ها که در بیمارستان

تان و کل مدارک پزشکی را از آزمایشات و عکس

��

آمدند بیمارس

ای

ها نیز مرا مورد معاینه قرار دادند و بعد طی نامه

گرفته شده بود [دیدند و] خود آن

م، زیرا

��

ه این بیمار یعنی من نمی توانم ادامه حبس بکش

��

ه دادگاه اعلام کردند ک

��

ب

تانی

��

های جدی گرفته حتی باید در بیمارس

ن مدت که در زندان بوده بیماری

��

در ای

مجهزتر بستری شود.

تان به منزل برای ادامه معالجه انتقال پیدا کردم و بعد

��

بعد از یازده روز از بیمارس

دن] در بیمارستان لبافی نژاد و جهت معالجات تخصصی

��

تری ش

��

به تهران [برای بس

ات و سونوگرافی نهایتا گفتند کلیه چپ در حال

��

دم. بعد از یکسری آزمایش

��

اعزام ش

های تحریک کننده مثانه هم از کار افتاده است که

ت و حتی عصب

��

از کار افتادن اس

های از

ک مغز و اعصاب برای پیوند عصب

��

تلزم یک جراحی سنگین توسط پزش

��

مس

تگاه تحریک کننده مثانه را نصب کنند. این در حالی

��

ت تا بتوانند دس

��

کار افتاده اس

است که دادگاه انقلاب رشت علیرغم نظریه پزشکی قانونی که خود زیر مجموعه قوه

ته که مرا مجددا تحت معاینه قرار دهند

��

د از این دادگاه خواس

��

باش

قضاییه رژیم می

چون به بیمارستان و دکترهای آن اعتماد دارند.

خواهم که اول برای جوانان وطنم

من از تمامی مجامع حقوق بشری بین المللی می

روند و دوم مرا که به جرم

ن می

��

ها دارند از بی

ه خاطر بیماری اعتیاد در زندان

��

ه ب

��

ک

کی

��

ی در زندان عادی و در میان زندانیان خطرناک و با کمترین امکانات پزش

��

سیاس

ام،

های جدیدی که در همین مدت در زندان گرفته

برم و با داشتن بیماری

به سر می

ک برس و عصا چند قدم

��

تم حتی به کم

��

کی پاها و کمر که قادر نیس

��

از جمله خش

های مثانه که باید تا ابد از

ت دادن یک کلیه و از دست دادن عصب

��

راه بروم و از دس

ونداژ استفاده کنم که فقط با هزینه بسیار بالا و آن هم با احتمال بازگشت ممکن

��

س

خواهند مرا در آن زندان نگه دارند. لذا از کمیساریای حقوق بشر

است. و باز هم می