41
نورالدین کیانوری
تان زندان و دوبار در
��
ل جراحی (دوبار در بیمارس
��
بار عم
4
ی و چه از لحاظ
��
عموم
ای
است. در مورد سایر زندانیان توده
های تهران) در حق من کوتاهی نشده
بیمارستان
گر نه آنچنان که در مورد
ال اخیر، ا
��
س
2-3
هم تا آنجا که من اطلاع دارم، بویژه در
است.
ای نبوده
شخص من بوده، ولی جای شکایت عمده
1364
به زندان اوین تا پایان محاکمات در تابستان
3000
از زمان انتقال، از زندان
ایم. در
متر بوده
2/80
متر در
1/80
های انفرادی
لول
��
و تا چند ماه پس از آن، در س
اند. از هواخوری
بوده
نفر زندانی
6
یا
5
و در موارد کمی حتی
2 - 3
ها
لول
��
برخی س
ای یک بار امکان استفاده از حمام داشتیم.
به کلی محروم بودیم و هفته
رم مریم فیروز و من در تمام این مدت دوبار و هر بار چند دقیقه در مقابل
��
همس
تگانمان تا زمان آزادی دخترمان (نزدیک
��
بازپرس همدیگر را دیدیم و از دیدار با بس
سال پس از انتقال) محروم بودیم.
به یک
گذشته هم یاد آور شدم، دخترمان افسانه پس از یک سال شکنجه
همانجور که در
ی مجددا انجام
��
گردید، بازپرس
ه زندان اوین منتقل
��
ب
3000
ی در زندان
��
و بازجوئـ
پیر به نام «هیاهوی
��
هور شکس
��
نامه مش
��
گرفت و در پایان نمونه دیگری برای نمایش
گردید و تنها دو
د و افسانه بدون محاکمه و محکومیت آزاد
��
زیاد برای هیچ» پیدا ش
سرپرست ماند،
سالگی) بی
13
تا
11
گیش تباه شد و فرزند کوچکش (از
ال از زند
��
س
گیش متلاشی شد و بخشی از دار و ندارش غارت شد.
زند
ه دو کمبود جدی در
��
ان محاکمه ب
��
م پیش از آغاز جری
��
دان
ه جا می
��
ا ب
��
در اینج
های کشورهای مردمی و دمکرات
های جمهوری اسلامی نه تنها نسبت به زندان
زندان
ورهای دمکرات نمای مانندش)، بلکه حتی
��
(البته به جز امریکای ضد دمکرات و کش
نسبت به زندان ایران در زمان طاغوت یاد آوری کنم.
رقی و
��
ورهای ش
��
تگان خود - نه تنها در کش
��
ورد دیدار زندانیان با بس
��
اول- در م
های شاه معدوم، زندانیان نه تنها از امکان دیدار با بستگان
مردمی بلکه حتی در زندان
توانستند به
نایان غیر وابسته آنان هم می
��
تان و آش
��
خود برخوردار بودند، حتی دوس
ان بیایند. زندانیان حق داشتند از دوستان و بستگان خود هر نوع خوراکی و
��
دیدارش
پوشاکی دریافت دارند. هنگامی که خود شما در زندان بودید، مسلما شاهد آن بودید
آوردند.
که زندانیان مرفه حتی شام و نهار از منزل برایشان می
گاهم، زندانی تنها امکان دیدار
های جمهوری اسلامی، تا آنجا که من آ
اما در زندان