Table of Contents Table of Contents
Next Page  47 / 294 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 47 / 294 Previous Page
Page Background

46

زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون

ها» و نقد چند کتاب سیاسی مشکوک (ارتباط با دار و دسته مظفر بقائـی و

«تعاونی

محافل امریکائـی)، مناسبات حزب توده ایران و دکتر مصدق و ... تحلیل و اظهار نظر

ها را تهیه و در اختیار

خواستند. من هم در هر مورد با تفصیل و استدلال این تحلیل

که جریانش را شرح خواهم

1365

گذاشتم. پس از دادرسی هم تا تابستان

ایشان می

داد، این همکاری ادامه داشت.

له

��

تند که یک سلس

��

تان انقلاب از من خواس

��

پس از مدتی آقای «رازانی»، دادس

»

کاپیتال

نائـی حوزه علمیه قم با مارکسیسم و بویژه کتاب «

��

هائـی را برای آش

درس

الله

تمان فرج

��

گفتم که دوس

ان

��

ایش

کارل مارکس به صورت نوار تهیه نمایم. من به

اعدام شد) تخصص در اقتصاد سیاسی دارد و برای این

1367

میزانی (که در تابستان

تر است. ایشان هم این پیشنهاد را پذیرفتند و از همان زمان آقای

کار از من مناسب

آمدند

نفر) با هم زندانی بودیم می

7(

اتاقی که ما

موسوی زنجانی هر هفته یک روز به

و با رادیو ضبط صوت طی دو ساعت مطالبی را که آقای میزانی تهیه کرده بود، روی

گرفته و با

تر بود از ایشان

تر و کامل

نوار ضبط کرده و نوشته آن را که طبیعتا مفصل

ماه پایان یافت

10

در مدت نزدیک به

کاپیتال

بردند. کار تدریس جلد اول

ود می

��

خ

گردید.

گردید که با حادثه زیر این جریان متوقف

و جلد دوم آغاز

صلاحیت در حوزه

ئولین ذی

��

گفت، مس

ی می

��

وی زنجان

��

به طوری که آقای موس

یار راضی بودند. ضمنا در همین دوران به طور تلویحی به

��

علمیه قم از نتایج کار بس

ما اینطور فهمانده شد که مسئله اعدام ما دیگر منتفی است. البته بعدا معلوم شد که

است. شاید در آن زمان تصمیم مقامات عالی اینجور بوده و بعدا به علل

اینطور نبوده

سیاسی تغییر پیدا کرده است.

ی زندانیان بدون

��

ود و از حقوق عموم

��

ا در زندان عادی ب

��

ن دوران وضع م

��

در ای

گاهی هم بیشتر. در

تیم و

��

اعت هواخوری داش

��

ترجیح برخوردار بودیم. روزی یک س

ائل عمومی، مسئله دیدار با همسر هم مطرح بود،

��

خص من که علاوه بر مس

��

مورد ش

ماه یکبار) دیداری داشتیم. در

از پایان دادرسی به طور نامنظم هر از چندی (دو

پس

گون شد. علت آن چنین بود:

گر

به یکباره این وضع عادی د

1365

تابستان

های

گفتگوئـی با خانواده

های بود، در

آقای مجید انصاری که سرپرست اداره زندان

تار عفو بستگان خود

��

ان خواس

��

ای که از ایش

ی و بویژه زندانیان توده

��

زندانیان سیاس

یار زننده همان اتهامات واهی را که شرحش داده شد، تکرار کرده

��

بودند، با لحن بس