نقره داغ
مهرویه مغزی
116
جواب آمد: ربط دارد. اشعار شاعر وعارف كليد مخزن اسرار قلب شاعر و عارف است. در
حقيقت طعم و شيرينى اشعار شاعر، همان طعم روح و يا طعم شيرين آب دهان شاعرو عارف
است، كه تو در زمان خواندن اشعارشان نوش جان مى كنى و مذاقت شيرين مى شود.
پرسيد: آب دهان؟!
در جواب گفت : بله آب دهان! زبان انسان حكم قلم را دارد، قلمى كه سخن مى گويد، و
آب دهان هم حكم جوهر قلم، جوهرى كه با احساسات جسمى و روحانى انسان زياد، كم،
شيرين و گاهى هم تلخ مى شود.
پرسيد: چه عاملی آب دهان شاعر و عارف را شيرين مى كند؟
در جواب گفت: اين رازاست ومن از آن خبر ندارم. اين هديه ايست كه خداوند به عده اى
مى دهد تا آنها كام خلق را با گفتار و اشعارشان شيرين كنند.
پرسيد: نقش و فایده كلمات چيست ؟
( سئوالات، به شنونده داستان أمان نمى داد. از طرفى هم اگر قصه گو جواب سئوالها را به
اندازه كافى نمى داد، شك سد راه مى شد و داستان آدم و حوا نا گفته مى ماند)
قصه گو درجواب گفت: خاموشى گناه است. روغن چراغى كه رقص شعله آتش را بنمايش
نگذارد، با فاضلآب فرقى ندارد. كلمات هم مانند روغن چراغ هستند و قلوب را بايد روشن
كنند. آنها وسيله كار روح انسان هستند، وسيله اى كه به انسان هم مقام مى دهد، و هم مقامش
را از او مى گيرد، هم زندگى مى بخشد و هم آتش مى زند.
خواست مثالى زند تا روشن شود.
در جواب گفت: روح انسان حكم سواركار را دارد، و جسم انسان حكم مركب و اسب را.