نقره داغ
مهرویه مغزی
13
عاشق را بر باد ندهد.
عاشق كه معشوق را درپشت نقاب نمى بيند، از بى مهرى معشوق ناله و زارى مى كند و
پنهان بودن معشوق را دليل بر بى محبتى او مى داند. ولى عاشق صادق اين راز را مى داند
واز هجران معشوق شكايت نمى كند و دم بر نمى آورد، و مى داند در این پوشيدگى و پنهانى
معشوق حكمت هاست.
پرسيد: چه حكمتى؟!
در عوض جواب، ازسؤال كننده پرسيد: اگر خورشيد از آسمان پاىين آمده و وارد اقيانوس
شود، چه بلایی بر سر اقيانوس مى آيد ؟!!!
.......
جوابگو به حرفش ادامه داد و گفت: همين بلا بر سر قلب عاشقى خواهد آمد كه عشق
معشوق را بیش از ظرفيت دلش طلب مى كند.
پرسيد: نقاب وابرى كه چهره معشوق را مى پوشاند، چه ارتباطى با نقره داغ دل عاشق دارد ؟
جواب آمد: نور خورشيد بر آب مى تابد، حرارت خورشید آب را بخار و ابر مى كند، ولى
آب از حضور نور در قلبش بى خبر است و عکس خورشید را در خود نمی بیند.
عاشقى كه دلش نقره داغ است درحقيقت حكم آب را دارد، و با آنکه رابطه اش با معشوق
به نزديكى رابطه نور با آب است، نورمعشوق را در قلبش نمى بيند، دلش نقره داغ مى شود
و از دورى و هجران معشوق ناله و زارى مى كند. نقاب و ابرى كه چهره معشوق را پوشانده
است، حجاب ديده دل عاشق مى شود و عاشق، از معشوق بى خبر مى ماند.
پرسيد: قلب عاشق اگرگنجايش عشق معشوق را ندارد، چگونه مى تواند معشوق را در خود
جا دهد؟
در جواب گفت : آئينه نمى تواند خورشيد را در دل خود جا دهد، ولى اگر آیینه را در مقابل