Table of Contents Table of Contents
Next Page  116 / 227 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 116 / 227 Previous Page
Page Background

111 ...

چنینگفت حوا

عط ـش ب ـرای رس ـیدن ب ـه ن ـور در تم ـام موج ـودات بهوديع ـه گذاش ـته

شـده، حتـی در تاريكـی هـم طلـب رسـیدن بـه نـور وجـود دارد و بـرای

همیـن اسـت سـايه و تاريكـی آنـی نـور را رهـا نكـرده و نـور را همـه

جــا تعقیــب میكننــد، چــون از نــور زندگــی میيابنــد، بــرای همیــن

اسـت كـه پیامبـران الهـی از دسـت و زبـان و شمشـیر قشـون تاريكـی در

امـان نبودنـد! گـردش زمیـن را بـدور خورشـید ماحظـه كـن تـا طلـب

و عطـش زمیـن بـرای نـور و روشـنايی و زندگـی يافتـن را دريابـی، طلب

ك ـره زمی ـن ك ـه زمی ـن را وادار بهگ ـردش دور خورش ـید میكن ـد هم ـان

آتـش سـوزانی اسـت كـه در مركـز زمیـن میسـوزد، حـال تصـور كـن

كـه اگـر در ايـن كـره طلـب و عطـش بـرای نـور و روشـنايی قـرار داده

نشـده بـود، اگـر نبـود زندگـی ماننـد شـمعی كـه در مقابـل بـاد شـديد

قـرار داده شـده باشـد فـورا خامـو ش میشـد. حـال بهگـردش مـاه دور

زمیـن و خورشـید نـگاه كـن تـا عطـش مـاه را بـرای زندگـی يافتـن در

يابـی، مـاه زمانـی زندگـی میيابـد كـه نـور خورشـید بـر او بتابـد و او

بتوانـد چهـرهاش بـه سـاكنان كـره خـاك نشـان دهـد و تصويـر خـودش

را هـم در آب رودخانههـا در شـبهای تاريـك ببینـد. هـر چنـد عطـش

مـاه بـرای نـور بهانـدازه عطـش كـره زمیـن نیسـت ولـی همیـن كـه دور

خورشــید و زمیــن میچرخــد زندگــی میيابــد!

ماه كه زنده نیست؟!

-

اگـر نب ـود زن ـدگان از دي ـدن روی ماهـش ل ـذت نمیبردن ـد، اگـر زن ـده

نبــود آب اقیانوســها را در شــب چهــارده بــا نشــان دادن چهــرهاش

بهط ـرف ب ـالا نمیكش ـید، اگ ـر زن ـده نب ـود انس ـانها منتظ ـر دي ـدن م ـاه

ش ـب چه ـارده نمیش ـدند، اگ ـر زن ـده نب ـود روی معش ـوق را ب ـه م ـاه

تمـام تشـبیه نمیكردنـد، و اگـر زنـده نبـود مـن و تـو در حـال حاضـر از

او صحبـت نمیكرديـم! پـس بـدان كـه آنچـه در زمیـن و آسـمان اسـت

بـرای انسـان خلـق شـده، و چـون انسـان زنـده اسـت و روح دارد همـه

آنچـه كـه در آسـمان و زمیـن خلـق شـده از او زندگـی میيابنـد، و مـاه

هـم نـه تنهـا از خورشـید نـور میگیـرد بلكـه از نـگاه محبتآمیـزی كـه