Table of Contents Table of Contents
Next Page  117 / 227 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 117 / 227 Previous Page
Page Background

112

چنینگفت حوا...

از ك ـره زمی ـن ب ـهاو میكنی ـم زندگ ـی میياب ـد!

حـال بـر گرديـم سـر طلـب، همانطـور كـه در خورشـید طلـب و عطـش

سـوختن و نـور و گرمـا بخشـیدن قـرار داده شـده، در زمیـن و مـاه عطـش

زندگـی يافت ـن بهوديعـه گذاشـته شـده. بهخاطـر همی ـن اسـت آت ـش آب

را طلـب میكنـد و آب بخـار شـدن را، انسـان آب را طلـب میكنـد و آب

نوشـیده شـدن را میطلب ـد، خـاك سـرد ن ـور و گرمـا را طل ـب میكن ـد و

نـور و گرمـا سـردی خـاك را، هـوا نسـیم را طلـب میكنـد و نسـیم هـوا

را، نـور تابیـدن را طلـب میكنـد و تاريكـی روشـنايی را! حـال بـر گـردش

گـردون پـر اختـر نـگاه كـن تـا بـه حكمـت طلـب كـه همانـا قـوه فاعلـه

اسـت و عالـم وجـود را بهحركـت در مـیآورد پـی بـری، و بـا چشـم سـر

علـت ادامـه زندگـی را در ايـن كـرات نامتناهـی ببینـی.

- چگونه در تاريكی عطش و میل به نور وجود دارد؟

اگ ـراز كس ـانی ك ـه در تاريك ـی هس ـتند س ـؤال كن ـی ك ـه از خ ـدا چ ـه

طلــب میكننــد جوابــت را خواهــی گرفــت!

آيا از تاريكی راهی به نور هست؟

-

جـز طلـب راهـی نیسـت، اگـر طلـب كنـی ‹ب›، نـور را در جسـم انسـانی ‹الـف›

قائـم بـا چشـم سـر خواهـی ديـد و از سـايه و تاريكـی بـه نـور راه میيابـی!!!

***

شفا!

از شفای امراض چه میدانی؟!

-

تمـام امـراض بهفرمـوده حـق منشاءشـان از اعصـاب اسـت، سیسـتم اعصـاب

در بــدن انســان از هــر عضــوی بــه روان و روح انســان نزديكتــر اســت

بـرای همیـن اسـت غـم سـلولهای بـدن را منقبـض كـرده و خـون كـه منشـا

حی ـات اس ـت را از س ـلولها بی ـرون میران ـد، در حال ـی ك ـه انبس ـاط خاط ـر

باعــث انبس ـاط روح و روان ش ـده و اعص ـاب را تحري ـك ك ـرده و س ـلولها

را بازتــر و منبســطتر میكنــد تــا خــون بــا ســرعت و بهراحتــی در آنهــا