Table of Contents Table of Contents
Next Page  155 / 227 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 155 / 227 Previous Page
Page Background

150

چنینگفت حوا...

دوسـت داشـتن وطـن هنـر نیسـت چـون از غريـزه اسـت، ولـی دوسـت داشـتن

همـه عالـم چـون از غريـزه نیسـت هنـر اسـت!

صای عمومی!

- چه زمانی بايد صای عمومی را در عالم زد؟

هــر زمــان کــه دختــری بــه دنی ـا میآي ـد باي ـد ص ـای عموم ـی زده ش ـود و

مجلــس جشــنی بــر پ ـا ش ـود!

- چرا؟

در تولــد دختــر حکمتهــای پوشــیدهای هســت كــه عالــم از همــه آنهــا

بیخبــر اســت.

يكی از حكمتها را برايم بگو...

-

بــا تول ـد دخت ـر در خانــه چراغ ـی روش ـن میشــود ك ـه ســرانجام چراغه ـای

ديگــری را روشـن خواهـد كــرد.

پس چرا قدر دختر را نمیدانند؟

-

قدر چراغ را تا خاموش نشده کس نمیداند.

در تولد دختر چرا پدر و مادرها هنوز زانوی غم در بغل میگیرند؟

-

پــدر هنــوز پســر میخواهــد كــه عصــای پیــری او شــود، پــدر هنــوز پســر

میخواهــد تــا اســم او را زن ـده نگ ـه دارد، و م ـادر ه ـم ب ـا تول ـد دخت ـر بهي ـاد

دردهــا و بدبختیهــای خــود افتــاده و بهخاطــر دختــر غصــه میخــورد نــه

بهخاطـر خـود. بــرای همیـن اسـت كــه پـدر و مــادر بــا تولـد دختـر سـرافکنده

و غمگیــن میشــوند و ايــن ســرافكندهگی و غمگینــی از تولــد دختــر باعــث

میشــود كــه از تربیــت دخت ـر خــود بهنحــو شايســته غافــل ش ـوند، و تاريــخ

بـرای دختـر بیچــاره تكـرار میشـود، او هـم درد خواهـد كشـید و هنگامــی كـه

دختـر بهدنیـا بیـاورد از داشـتن دختـر غمگیـن و سـر افكنـده خواهـد شـد. غافـل

از آنکــه دختــر ی كــه مانن ـد الم ـاس تــراش داده شــده و تربیــت شــده باشــد

عـوض عصـای دسـت تـاج سـر پـدر میشـود، و دختـری كـه بـه مقـام خـود و

زن در ايـن عالـم پـی بـرده باشــد نگیـن انگشـتری مـادر میگـردد! پـس زمـان

آن رســیده کــه هنگامــی کــه دخت ـری بهدنی ـا میآي ـد ص ـای عموم ـی دهی ـم و

مجل ـس جشــنی ب ـر پ ـا کنی ـم، و در آن مجل ـس دع ـا بخوانی ـم ك ـه اي ـن چ ـراغ

چی ــت؟

عاش ـقی ک ـه ب ـه معش ـوق رســید و قل ب معش ـوق را نشکس ـت ع ـادل

میشــود ب ـه عوالــم عق ـل ق ـدم میگ ـذارد، و اگ ـر در عوال ـم بمان ـد و

غـرور او را نگیـرد و انصـاف را از دسـت ندهـد عقـل او خـرد میشـود

و از خ رد او آســمان هســت روشــن میشــود و عالــ خ ـاک جل ه

آينــه عالــم ب ـالا میش ـود.

جنس عالم بالا!

- چگونه از جنس عالم بالا شوم؟

ه چ شو!

- چگونه هیج شوم؟

مانند اتم طوری جمع شو تا صفر شوی.

- چگ نه اتم شوم؟

همه چشم و گوش و حس شو!

- چگونه همه گوش، چش و حس شوم؟

اگر آبی بخار شو!

اگر آب نباشم؟

-

اگر سنگی چوب ش !

اگر سنگ نباشم؟

-

اگـر د ت ی کاغـذ شـو، اگ ر کاغـذی پـاک شــو، ـا اهـل ملكـوت بـا

جوهــر نــور بـ ر تــ بنويسـند، ت ـا زمان ـی كــه ب ـه خ ـاك ب ـر گشــتی و

خـاك شـدی و از خـاك ب ه درخـت و چـوب و سـنگ رس یدی كائنـات

شــرح حالــت را بـرای يكديگ ر بازگــو كننــد، و آنچــه را هـم كـه اهـل

ملك وت ب ا ج هــر نـور بـر تـو نوشـته شــده بودن بـه عالـم ملكــوت

بـاز گردانـده شـود، تـ ت و هـم از جنـس عالـم بـالا شــوی!!

***

زندگی!

زندگ چیست و كجاست؟

-

حب وطن!

- حَب وطن چیست؟

حبَ وطن عشقی است غریزی، مانند عشق مادر به فرزند است و عشق فرزند به

مادر.

- حبَ عالم جیست؟

حبَ به عالم از غريزه نيست روحانی است.

- فرق این دو چيست؟

حبَ وطن، عشقی است كه حدَ و مرز دارد، حبَ عالم عشقی است كه حد و مرز

شناسد، سلاح و شمشیر اولی از آهن سرد است چون بايد از مرزش دفاع

نمی

كند، و سلاح و شمشير دومی از عشق است، چون مرزی ندارد كه از آن دفاع

كند!

- کدام بهتر است؟

دوست داش ن وطن هن نیست چون از غری ه است، ولی دوست داشتن همه

عالم چون از غريزه نيست هنر است!

صلای عمومی!

- چه زمانی بايد صلای عمومی را در عالم زد؟

آید باید صلای عمومی زده شود و مجلس

هر زمان که دختر به دنيا می

جشنی بر پا شود!

- چرا؟

خبر است.

ها بی

ای هست كه عالم از همه آن

های پوشيده

در تولد دختر حکمت

ها را برايم بگو...

- يكی از حكمت

های ديگری را

شود كه سرانجام چراغ

با تولد دختر در خانه چراغی روشن می

روشن خواهد كرد.

دانند؟

- پس چرا قدر دختر را نمی

داند.

قدر چراغ را تا خاموش نشده کس نمی

گیرند؟

- در تولد دختر چرا پدر و مادرها هنوز زانوی غم در بغل می