Table of Contents Table of Contents
Next Page  223 / 227 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 223 / 227 Previous Page
Page Background

218

چنینگفت حوا...

او ن ـور و زيباي ـی ي ـار بینشـان را در چهـره و م ـوی طاهـره دي ـد ول ـی

آنرا شناس ـايی نك ـرد و ب ـه طاه ـره نس ـبت داد و از اينك ـه طاه ـره آنرا

پنه ـان نكـرده ب ـود رای ب ـه گناهـكاری طاهـره داد.

اگر طاهره را گناهكار میدانست چرا رگ گردن طاهره را نزد؟

-

در آن مجلس چارهای جز زدن رگ گردن خود نداشت!!

- چرا؟

در مجلسـی كـه يـار بینشـان در ظاهـر حاضـر و ناظـر بـود هیـچ كـس

جـرأت نداشـت ك ـه دسـت ب ـهروی طاه ـره بلن ـد كن ـد، ت ـا چـه رسـد

بـهرگ گردنـش!

رگ گردن طاهره با رگ گردن ديگران چه فرقی داشت؟

-

در آن مجلــس رگــی از رگ گــردن طاهــره نزديكتــر بــه رگ گــردن

پــروردگار نمــیزد!

اگــر يــار بینشــان در آن مجلــس بــود، چــرا يــار بینشــان را

-

شناســايی نكردنــد؟!

آنهـا انعـكاس نـور و زيبايـی او را در چهـره و مـوی و در علـم طاهـره ديدند

و رگ گـردن خـود را زدنـد و حكـم بـه نابـودی طاهـره دادنـد، حـال تصـور

كـن اگـر يـار را ديـده و شناسـايی كـرده بودنـد بـا او چـه میكردنـد؟!

... چرا تنها يك نفر رگ گردن خود را زد؟

-

نفسـی كـه رگ گـردن خـود را در اعتـراض بـه رفـع حجـاب طاهـره زد

حجـاب ديـده و دلـش از بقیـه حاضـران بیشـتر بـود، و در عیـن حـال هم

بیـش از ديگـران آمادگـی جانفشـانی بـرای عقايـدش را داشـت، زيبايـی

و ن ـوری ك ـه در چه ـره و م ـوی طاه ـره ب ـود ط ـوری حج ـاب دي ـده و

دلـش را پـاره كـرد كـه چـارهای جـز زدن رگ گردنـش نداشـت!

آنها در طاهره چه ديدند و چه شنیدند كه برخود لرزيدند؟

-

اگر بگويم به امتحان میافتی!

امتحانم كن!

-

خـدا بندگانـش را امتحـان میكنـد، امتحـان كـردن خلـق خـدا كار بنـده