83 ...
چنینگفت حوا
رفت ـار پیروانشـان نمیزنن ـد؟ ت ـن انسـان از شـدت تاسـف میل ـرزد!
***
خود شناسی!
- خودشناسی چه نقشی در زندگی آدمی دارد؟!
ِ
دريـای
ِ
در راه خـود شناسـی بههـر گناهـکاری کـه نزديـک شـدم، غـرق
او گشـتم،
ِ
گنـاه
گنـاه خـود کـردم،
ِ
دريـای
ِ
بههـر بیگناهـی کـه نزديـک شـدم، او را غـرق
بهه ـر بینی ـازی ک ـه نزدي ـک ش ـدم، او را نیازمن ـد ک ـردم، بهه ـر محتاجـی
او گشـتم، بههـر عالمـی کـه نزديـک
ِ
فقـر
ِ
دريـای
ِ
کـه نزديـک شـدم، غـرق
شـدم، بـه نادانـی خـود پـی بـردم، بههـر نادانـی کـه نزديـک شـدم، از او
نادانت ـر گشـتم، بههـر ب ـا وفاي ـی ک ـه نزدي ـک شـدم، ب ـه بیوفاي ـی خـود
دريـای بیوفايـی او
ِ
پـی بـردم، بههـر بیوفايـی کـه نزديـک شـدم، غـرق
گشـتم! پ ـس چـارهای ندي ـدم ک ـه از گناهـگار، بیگن ـاه، بینی ـاز، نیازمن ـد،
عالـم، نـادان، بـا وفـا و بیوفـا دور شـده تـا “خـود” را دوبـاره پیـدا کنـم...
چـون در آن نزديکـی جـز گنـاه، احتیـاج، نادانـی و بیوفايـی نصیبـم نشـد!
***
نصیحت!
نصیحتی کن که اثر کند!
-
ـی را ب ـا عش ـق
ُ
اگ ـر س ـنگی بهت ـو پرت ـاب کردن ـد، ”دي ـوار” ش ـو، چ ـون گل
سـرت بنشـیند، اگـر
ِ
تقديمـت کردنـد، ”آب” شـو تـا گل ماننـد تـاج بـر فـرق
از ت ـو انتق ـاد کردن ـد، ”گ ـوش” ش ـو، اگ ـر تش ـوقت کردن ـد، ”نردب ـان” ب ـاش،
اگ ـر تعريف ـت را کردن ـد، “ب ـاد” شـو، اگ ـر آب حی ـات را پی ـدا ک ـردی، “جـام
“ شـو، اگـر عقـاب ديـدی، ”شـکار” شـو، اگـر میـل بـه عقـاب شـدن در تـو
ريشـه گرفـت، ”چشـم” شـو، اگـر عشـق را ديـدی، “عاشـق” شـو، اگـر میـل
ب ـه معشـوقه شـدن در ت ـو جـان گرف ـت، ”کهرب ـا” شـو، اگـر می ـل ب ـه کهرب ـا