احسان فتاحیان
*
دو روز قبل از اعدامش
لحانه
��
ات مس
��
د در عملی
��
ت کنن
��
تند ثاب
��
خواس
می
ام
شرکت کرده
واپسین شعاع آفتاب شبانگاهی
نشان دهنده راهی ست که خواهان درنوردیدن آنم
هایم
خش خش برگ ها زیر قدم
یگوید: بگذار تا فرو افتی
م
آنگاه راه آزادی را باز خواهی یافت
ترین
ترین فضا و صمیمانه
ام، حتی اکنون که آن را در قریب
یده
��
هرگز از مرگ نهراس
شناسم، چراکه آشنایی
بویم و بازش می
کنم. آن را می
زمان، در کنار خویش حس می
رزمین. نه با مرگ که با دلایل مرگ سر صحبت دارم،
��
ت دیرینه به این ملت و س
��
س
اند؛
اش نموده
ق و آزادی ترجمه
��
ی یافته و به طلب ح
��
ون که «تاوان» دگردیس
��
اکن
ت؟ «ما»یی که از سوی «آنان» به مرگ
��
رانجام داش
��
توان باکی از عاقبت و س
آیا می
در کرمانشاه
۱۳۶۰
. احسان فتاحیان در
1388
آبان
رنجنامه ای از زندان سنندج *احسان فتاحیان:
در کامیاران
۱۳۸۷
د. در تیر
��
ش
ناخته می
��
ی کرد ش
��
مرگه و فعال سیاس
��
به دنیا آمد. به عنوان پیش
ده بود، دادگاه تجدیدنظر در
��
ال حبس و تبعید محکوم ش
��
د. با اینکه در ابتدا به ده س
��
ت ش
��
بازداش
در زندان
۱۳۸۸
آبان
۲۰
ت و او را به اعدام محکوم کرد. در
��
نندج، اتهام محاربه را متوجه او دانس
��
س
مرکزی سنندج اعدام شد.