Table of Contents Table of Contents
Next Page  208 / 294 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 208 / 294 Previous Page
Page Background

207

ضیا نبوی

س از تحمل پانزده ماه

��

و پ

۱۳۸۹

ال

��

مهرماه س

ام.

ن یک زندانی تبعیدی

م

دم که شرایط وحشتناک آن را

��

حبس در زندان اوین به زندان کارون اهواز تبعید ش

کنم،

ای جداگانه برایتان شرح دادم. شرایطی که هر وقت به آن فکر می

پیشتر در نامه

ت

��

دهد! پس از گذش

ت می

��

بختی به من دس

��

اس خوش

��

ام احس

از اینکه هنوز زنده

ت ماه از دوره تبعید و در حالی که بسیاری از این مدت را به اعتراض به شرایط

��

هش

ق مکالمه تلفنی، ملاقات

��

دان در محرومیت از حقوق زندانیان عادی مانند ح

��

د زن

��

ب

تفاده از کتابخانه و باشگاه زندان و دریافت کتب و نشریات مورد نیاز به

��

حضوری، اس

بردم، بالاخره نظر مسئولین امر به شرایط زندان جلب شد و زندانیان سیاسی

سر می

و امنیتی کارون به زندان کلینیک اهواز که شرایطی مناسب و مدیریتی موفق داشت

ه ماه دوباره به

��

کان دائمی ما نبود و پس از س

��

دند. آن زندان اما محل اس

��

منتقل ش

زندان کارون بازگردانده شدیم و این بار در بندی مستقل و مجزای از زندانیان ساکن

شدیم.

این وضعیت نیز متاسفانه دیری نپائید و پس از چهار ماه دوباره به بندی مختلط با

مان در زندان کارون

زندانیان عادی منتقل شدیم که اگرچه نسبت به شرایط ابتدائی

برد. مشکلی

شرایط بسیار بهتری دارد ولی همچنان از مشکل تراکم جمعیت رنج می

ها نیز چندی پیش به آن اشاره کردند و گویا پس از ابلاغ

ازمان زندان

��

ت س

��

که ریاس

های کشور

های ریاست جدید قوه قضائیه، بدل به مشکل عمومی همه زندان

سیاست

گشته است.

ه ماه پیش و پس از

��

دانم که از س

این نکته را نیز در همین رابطه لازم به ذکر می

رایط عمومی زندان ایجاد

��

ت زندان کارون، تغییرات بسیار مثبتی در ش

��

تغییر ریاس

شده است.

کنید که تحمل ده سال حبس،

کنم با همه آنچه تا کنون گفتم تصدیق می

فکر می

به اندازه کافی سخت و دشوار هست و اینکه با تبعید زندانی که بیش از هر چیز، رنج

های مداوم که برای همه

جائی

ی را در پی دارد و همینطور جابه

��

واده زندان

��

و آزار خان

ظلم است! اشتباه ما شاید اینجاست

ً

ود، حقیقتا

��

ت توأمان ش

��

زندانیان آزاردهنده اس

نیتی در

وء

��

ای بد و یا س

ت اراده

��

بایس

کنیم برای ظلم کردن، ضرورتا می

که فکر می

ت آنگاه که سر و

��

ت و تنها کافی اس

��

د، در صورتیکه اصلا اینطور نیس

��

رفتارمان باش

اس

��

نجیده بگیریم و یا اینکه بر اس

��

ت، تصمیماتی نس

��

هاس

ان با حقوق انسان

��

کارم