208
زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون
ها و تعصباتمان قضاوت و عمل کنیم.
پیشداوری
جناب آقای لاریجانی!
ام
ه در زندان بوده
��
وقف
وص این هزارو اندی روزی که بی
��
ته و به خص
��
وقتی به گذش
ام این است
ای که همراه با آن مواجه بوده
ترین مسئله
بینم که انضمامی
نگرم، می
می
ت، زندگی کنم
��
ندم و به نظرم خوب و زیباس
��
پس
توانم آنگونه که می
که چگونه می
ی را برانگیزم و یا به مصیبتی
��
تنم دفاع کنم، بی آنکه کینه یا عداوت
��
وه زیس
��
و از نح
بدتر از آنچه در آن هستم گرفتار شوم! مشکل آنجاست که از سوئی همین تجربه نه
چندان طولانی از زندگی سندهای بسیار روشن و معتبری از ضرورت آزادانه زیستن
توانم به هیچ
لط بر سرنوشت خویش) در اختیار من قرار داده که نمی
��
(در معنای تس
دانم که حتی اگر روزی از
صورت ممکن قدر و اعتبار آن را نادیده بگیرم و خوب می
ر مصلحت و ضرورت این حق را به زبان تخفیف دهم، باز هم وجودم به خلاف آن
��
س
یاری از مسئولین امر و در معنائی
��
دانم که بس
وئی دیگر می
��
گواهی خواهد داد. از س
ندند به
��
پس
ی از آزادی را که من و امثال من می
��
لط، آن فهم
��
ر ایدئولوژی مس
��
دیگ
دانند که با صاحبان
کنند و حتی وظیفه خویش می
مثابه دشمنی با خویش تلقی می
آمیزی البته
ب من از چنین وضعیت تخاصم
��
ن باور و فهمی، برخورد کنند و خ
��
چنی
اید
آمیزی را تجربه کرده
ت تناقض
��
ما هیچ گاه چنین وضعی
��
دانم آیا ش
گریزانم! نمی
ن تناقضی را به تمامی
��
هروندان ایرانی چنی
��
یاری از ش
��
یا خیر؟ اما باور کنید که بس
کنند میان میل به آزادانه زیستن و
کنند و فکر می
درون زندگی خویش احساس می
میل در امنیت و عافیت بودنشان شکافی جدی ایجاد شده است! البته قبول دارم که
قسمتی از این احساس در ذات زنده بودن و وضعیت بشر است و قسمتی از آن نیز به
مت عظیمی
��
گردد، اما خب انگار قس
هنری ما در مدیریت زندگی برمی
توانی و بی
کم
های
ی از وضعیت خاص سیاسی و اجتماعی ما و فقر شدید آزادی
��
از این تراژدی ناش
اساسی درون جامعه است.
ندند، مسئله اساسی
��
ندند و چه نپس
��
ت که حاکمین ما چه بپس
��
حقیقت این اس
جامعه ما مسئله آزادی، حقوق بشر و دموکراسی است و تا زمانی که این مسائل حل
ها خواهد بود! باور کنید اصلا کار سختی
ی ما همین
��
ود، مشکل و دشواری اساس
��
نش
گر و
ای فتنه
کلاتی را انکار کنیم و منتقدین را نیز عده
��
ت که وجود چنین مش
��
نیس