Table of Contents Table of Contents
Next Page  63 / 294 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 63 / 294 Previous Page
Page Background

62

زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون

از بازجوها متوجه

، یکی

بازجویی

چند روز بعد هنگام

کردند. به طوری که

جلوگیری

را

بندم

م

��

و چش

کنم

حمام

داد که

اجازه

من

د و به

��

ش

بندم

م

��

موها و چش

تعفن

بوی

کرد.

عوض

، تجاوز و

کنجه

��

، ش

ام

خود و خانواده

اعدام

ه

��

بارها تهدید ب

ی

��

بازجوی

ن

��

. در حی

۶

.‌

شدم

المدت

طویل

های

زندان

را

بودند اعمالی

ته

��

بودند، خواس

رده

��

ک

بازجویی

از من

که

ی

��

بازجوهای

ن

��

. اولی

۷

تند

��

دند، خواس

��

ش

مواجه

من

با مقاومت

و وقتی

کنم

خواهند اعتراف

ا می

��

ه

آن

ه

��

ک

ار مرا وادار کردند تا اعتراف

��

فش

با اعمال

پس

��

و س

م

��

بنویس

دیدم

را که

تا چیزهایی

دن

��

ش

عملی

امکان

به

ناچار و با توجه

به

هم

ام. من

داده

کارها را انجام

این

که

کنم

اعترافات

بودن

بر واقعی

دال

. هرچند هنوز سندی

دادم

کار را انجام

، این

تهدیداتشان

،‌

دادم

توضیح

را هم

اعترافات

این

ثبت

چگونگی

بعدی

بازجوهای

به

وجود ندارد و من

را باور نکردند.

هایم

حرف

ها هیچکدامشان

آن

ولی

و

مادر و خواهرم

، از جمله

ام

خانواده

اعضای

در مورد بازداشت

. اکثر تهدیداتشان

۸

سلولم

را از پنجره

مادرم

در زندان توحید بارها صدای

زندان بود و من

ها به

آن

آوردن

را

مادرم

صدای

کند، اما من

کار می

��

را در توحید ان

، هر چند او حضورش

نیدم

��

ش

می

آمد.

می

بود که

مادرم

، صدای

شناسم

می

بردند

اتاقی

بند به

م

��

، مرا با چش

زندان اوین

۲۰۹ ‌

به

د از انتقال

��

روز بع

ن

��

. چندی

۹

به

، گفتند اقدام

ردم

��

ک

وال

��

را س

آن

محتوای

د تا امضا کنم. وقتی

��

آوردن

ای

ه

��

و برگ

این

در خصوص

با انکار من

و ... وقتی

آشوب

برای

مردم

، تحریک

خیابانی

های

آشوب

فک

های

دندان

شدن

شکسته

باعث

کوبیدند که

صورتم

شدند، با لگد به

مواجه

مطالب

.‌

را در زندان کشیدم

هایم

دندان

های

ریشه

باقیمانده

شد و من

راستم

داخل

، به

زدم

می

وت

��

س

اینکه

بهانه

به

ر نگهبان

��

، افس

انفرادی

مدت

. در طول

۱۰

چپم

کوبید، گوش

صورتم

به

که

ای

سیلی

و بابت

گرفت

باد کتک

آمد و مرا به

سلول

دارد.

ضعیفی

شنوایی

چپم

حاضر گوش

در حال

آن

کرد و در پی

چرک

تهیه

مجبور به

. به طوری که

ت

��

اس

شدن

ضعیف

رو به

به سرعت

هایم

م

��

. چش

۱۱

نظر

و به

برم

می

رنج

چپم

، خصوصا در چشم

شدید بینایی

و از اختلالات

شدم

عینک

فشارهای

در همان

، ریشه

تنباط خودم

��

و اس

سطحی

معاینه

با همان

زندان

ک

��

پزش

مذکور دارد.