Table of Contents Table of Contents
Next Page  67 / 294 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 67 / 294 Previous Page
Page Background

66

زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون

نبردند.

دادگاه

مرا به

سال

دیگر تا پایان

در سال

و محکومیتم

، محاکمه

تگیری

��

دس

جریان

برجسته

نکات

امل

��

نامه ش

این

غول

��

خود مش

فکر مرا به

که

، اما چیزی

نمودم

مطرح

به طور خلاصه

ود که

��

ب

۱۳۷۸

کند که

می

سوال

و از من

ت

��

هس

قضاﺋیه

ویژه

امروز هیات

که

ت

��

اس

این

ت

��

اس

کرده

انسانی

ر و صدا، حقوق

��

س

و بی

افتاده

اتفاقاتی

چه

از این

، اما قبل

آمده

رت

��

بر س

چه

را

، اما این

درنیامده

هم

اند و صدایش

ده

��

ش

له

قانون

ها زیر پای

ان

��

، خود انس

هیچ

که

ذات

تناسب

ها به

ود و آن

��

ش

می

ها رام

آدم

در رکاب

قدرت

چموش

ب

��

اس

که

دانم

می

بساط

شانزدهم

لویی

مثل

و تاز، یکی

تاخت

دهند و در این

می

جولان

یاق

��

س

و انواع

تبعید و جوخه

دوم

اندر نیکلای

��

تزار الکس

مثل

کند، یکی

بر پا می

دان و گیوتین

��

زن

رود و در

ها فراتر می

تان

��

در کوهس

عام

از قتل

ولینی

��

موس

کند و یا مثل

می

علم

آتش

اسب

بودند که

غافل

هیاهو از این

این

ها با تمام

کند. آن

تار می

��

کش

ه

��

آفریقا و حبش

کوبد و

می

زمین

به

اعمال

ب

��

تناس

ها را به

اندازد و آن

می

هم

جفتک

قدرت

چموش

شود، تزار

می

سپرده

خودش

بساط گیوتین

به

شانزدهم

لویی

مثل

تکاپو یکی

در این

دار

را از پایین

وزد و موسولینی

��

س

می

خودش

جوخه

آتش

به

دوم

اندر نیکلای

��

آلکس

روز لویی

اید آن

��

بودند و ش

و تاز را فهمیده

تاخت

ها معنی

آن

اید تازه

��

زنند. و ش

می

ود و بساط

��

ش

رام

در رکابش

دوباره

قدرت

چموش

ب

��

کرد تا اس

آرزو می

انزدهم

��

ش

کند

را خاموش

آتش

تبعید و جوخه

دوم

اندر نیکلای

��

را برچیند، تزار آلکس

گیوتین

هر سلامی

بودند که

آورده

ایمان

کند و شاید تازه

کشتار آبادانی

بجای

ولینی

��

و موس

آن

العمل

را دارد و عکس

کشیدن

نفس

حکم

ایشان

برای

و هر عملی

است

را علیکی

مظلومان

فرو برده

بغض

همان

بندد، مثل

را می

نفسشان

د، راه

��

باش

هر چقدر کوچک

سینه

که

ای

گلوله

همان

نا کرد، مثل

��

آش

انزدهم

��

ش

لویی

را با گردن

گیوتین

تیغ

که

.‌

آویخت

را بر دار مجازات

موسولینی

که

طنابی

را درید و همان

دوم

الکساندر نیکلای

بازجویی

الهی

تا در دادگاه

داده

وعده

حق

حضرت

است که

انگیزتر بازخواستی

عبرت

.‌

را بیاموزند، انشاالله

الناس

حق

شوند، و رعایت

شوند و مجازات

شوند، محاکمه

خیر (محمد رسول الله)

ماند، اما با ظلم

پا بر جا می

خدایی

با بی

سرزمین

یک

احمد باطبی