Byond A Culture of Contest

85 / 206

82
فرهنگ رقابتیبه
عنوان
از شکلی
سلطه
وقتی
ساختارهای فرهنگیخود با ند، شو می تباهشا یبشر طبیعت تشخیص
وجود
سایر
امکانات فرهنگیهم به برسد چه ،شود می دشوار از . آنها تصور که منظری فرهنگ
رقابت
،کند می فراهم الگوهای غیر ۀ خصمان بشری طبیعت و دهی سازمان اجتماعیبه
ساده نظر لوحانهیا آرمانیدر . یندآ می نتیجههای هرا
جایگزین
پندار، و گفتار از کردار
واقع « یا »روز سیاست « جانب که سلیم عقل » گرائی فرهنگبه د، ساز می را رقابت
حاشیه
.دنشو می کشیده هویکِ که همانطور i د: ساز می خاطرنشان
یا روز سیاست
سیاست
گرا واقع ii
هر مانند تصویر واقعیت « از دیگری » محصولیک
فرهنگ
خاص
است..به.
خودی
است ای هسلط خود ، گفتمانیکه معترضان را خود
به ... با تصویر کشیدن
طبقه
های بندی به فراگیر که طوری
گوئی
و عمومی
همگانی
ناتوان « هستند، . کند می » 86
، مورد این در فرهنگیک توان می را رقابت
صورت
فرهنگیبر مبنی
سلطه
. دانست بحث مورد 0 فصل در که همانطور قرار
گرفت،
حا کمیت
دست به وقتی سلطه
که یدآ می تفسیر از خاصی واقعیتبه امری عنوان بدیهی « یک در » در حتی و جامعه
میان که ئیها گروه منافعشانرا ،ستا کرده سرکوب پذیرفته .شود مورد در که طور همان
زنان
مخالف نهضت آزادی بحث آنها ۀ دربار 0 فصل در که زنان شد، داده نشان ،شد
اغلب دنیای از دی توان می دشوار آمده دنیا به آن در که ، کلامی خارج ، اید کرده رشد و
آن سوی از تان منافع وقتی حتی شوید، .شود سرکوب حتی ،آن بر علاوه تشخیصاین
اصلاً که یک در
صورت
فرهنگیخاص تاریخی د توان می ،یدکن می زندگی
دشوار
باشد،
به زیرا که میزانی
حا کمیت
سلطه
بوده کارآمد است،آن
صورت
یک شکل به نه دیگر
مصنوع
فرهنگیبه اًصرف بلکه ، واقعیت « خود عنوان و عادی که » و طبیعی گریزناپذیر
است. رسد می نظر به
ترتیب این به یک در ما ، فرهنگ و رقابت که مسابقه را آن خودمان نساختایم ه
، ایم ه آمد دنیا به و فردی وجدان با پیش از حدی تا ما جمعی اصول اجتماعیبه حال که
عنوان
بدیهیات پذیرفتهشکل ، اند هشد است گرفته این . اصول فرهنگی بسیاریاز
منافع ینتر ده گستر های ه گرو منافع تابع را ما جمعی آنها از همه از بیش که کند می مرفهی
نهائی بودن السیّ علت به البته .ندبر می سود اصول فرهنگی ،
تغییر
همواره
است ممکن .
i Kehoe
ii Realpolitik