Table of Contents Table of Contents
Next Page  175 / 227 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 175 / 227 Previous Page
Page Background

170

چنینگفت حوا...

طبیعـت زبـان دارد، زبـان طبیعـت شـنیدنی و ديدنـی اسـت، صدايـش را

میش ـنوی و لح ـن آنرا احس ـاس میكن ـی و ل ـی كلمات ـش را بصـورت

اشـارات در ظاه ـر ظاه ـر میبین ـی، نی ـت طبیع ـت آشـکار اسـت چـون

ماننـد انسـان نمیتوانـد نیـت خـود را در پشـت كلماتـش پنهـان كنـد!

- حال از اشارات و يا زبان طبیعت بگو!

طبیعـت مجموعـهای از رنگهـا، عناصـر مختلفـه و موجـودات زنـده و ريـز و

درشـت اسـت كـه همـه آنهـا بـا انسـان و بـا يكديگـر ارتبـاط پنهانـی بسـیار

نزدي ـك داش ـته و دارن ـد و ب ـا زب ـان اش ـارات ب ـا يكديگ ـر و انسـان ارتب ـاط

ب ـر ق ـرار میكنن ـد. طبیع ـت خش ـم و عش ـق خ ـود را ب ـا اش ـارات بهانس ـان

نشـان میدهـد، سـیل ب ـا آنک ـه عام ـت خشـم آب اسـت ول ـی خشـم آب

تنهـا نیسـت، بلكـه عامـت خشـم خـاك و هـوا و آتـش هـم هسـت، چـون

زمانــی كــه در يكــی از اركان طبیعــت صلــح و آرامــش بههــم میخــورد

همــه اركان طبیعــت بههــم ريختــه خواهنــد شــد. بنابرايــن زبــان آب كــه

آت ـش را خام ـوش میكن ـد ب ـا زب ـان آت ـش ك ـه آب را بخ ـار میكن ـد يك ـی

اس ـت، زب ـان س ـنگ خـارا ب ـا زب ـان هواي ـی ك ـه ب ـا نسـیم جابجـا میش ـود

يكـی اسـت، زب ـان پرن ـدهای ك ـه ب ـر سـر درخت ـی آواز میخوان ـد ب ـا زب ـان

شـیری كـه در جنـگل میغـرد يكـی اسـت، آنهـا همـه بهيـك زبـان ولـی

بــا لحنهــای متفــاوت ســخن میگوينــد.

- چگونه آواز بهشتی و دلنواز پرنده با نعره شیر جنگلی يكی است؟

تفـاوت آواز بهشـتی پرنـده و نعـره شـیر در تارهـای صوتـی پرنـده و شـیر

اس ـت، يك ـی گ ـوش انس ـان را مین ـوازد و ديگ ـری گ ـوش را م ـیآزارد،

انسـان يـك زبـان را دو زبـان میشـنود، پرنـده را در قفـس میانـدازد تـا

برايـش بخوانـد و شـیر را میكشـد تـا از شـرش خـاص شـود، در حالـی

كـه پرنـده و شـیر هـر دو از عشـق و ازادی و يـا از گرسـنگی و سـیری و

يـا از غـم و شـادی صدايشـان را در طبیعـت بلنـد میكننـد!

- چگونـه آب كـه كارش خامـوش كـردن آتـش اسـت زبانـش بـا

آتــش كــه كارش بخــار كــردن آب اســت يكــی اســت؟

آب از دو آت ـش درسـت شـده و می ـل ب ـه آت ـش دارد، و آت ـش می ـل ب ـه خام ـوش