Table of Contents Table of Contents
Next Page  176 / 227 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 176 / 227 Previous Page
Page Background

171 ...

چنینگفت حوا

ش ـدن دارد و ه ـر دوبهي ـک زب ـان طل ـب و می ـل خ ـود را را در اي ـن عال ـم ظاه ـر

میكننــد، آب آتــش را طلــب میكنــد، جــاری میشــود تــا بهآتــش برســد، و

آتـش آب را طلـب میكنـد، يعنـی آنقـدر میسـوزاند تـا بـا آب خاموشـش كننـد.

- چگونه زبان خاك و سنگ خارا با زبان هوا يكیست؟

خـاك و هـوا هـر دو نسـیم را طلـب میكننـد، چـون نسـیم هـوای گـرم را بـه

خـاك سـرد میرسـاند تـا گرمـا دسـت نوازشـی بـر سـر خـاك سـرد بكشـد و

او را گـرم كنـد، و هـوا هـم نسـیم را طلـب میكنـد تـا جابجـا شـود و در يـك

مـكان باقـی نمانـد. ايـن رابطـه همانـا رابطـه عشـق زمیـن و خورشـید اسـت،

زمی ـن ب ـهدور خورش ـید ط ـواف میكن ـد ت ـا خ ـود را گ ـرم كن ـد، و از ط ـرف

ديگـر در خورشـید طلـب تابیـدن و گرمـا بخشـیدن قـرار داده شـده تـا بتابـد،

بـرای همیـن اسـت كـه خورشـید هـم سـرمای زمیـن را طلـب میكنـد تـا بـر

زمیـن تابیـده و از آتـش دورنـش كاسـته شـود. ايـن زبـان و يـا ايـن اشـارات كـه

در طبیعـت میبینـی اشـارات و زبـان عاشـق و معشـوق اسـت!

باز از اشارات و زبان طبیعت بگو!

-

همانطـور كـه گفتـم طبیعـت مجموعـهای از رنگهـا و عناصـر بیشـماری

اســت كــه از تركیــب آنهــا موجــودات زنــده و بیجــان بیشــماری در

عالـم بهوجـود میآينـد كـه رابطـه بسـیار عمیـق و نهفتـهای بـا هـم دارنـد

و بـا اشـارات بـا انسـان و يكديگـر ارتبـاط برقـرار میكننـد، از جملـه ايـن

اش ـارات، اش ـاراتی اس ـت ك ـه ح ـال براي ـت نق ـل میكن ـم: پرن ـدهای ك ـه

برشـاخه درخت ـی تنه ـا نشسـته و از م ـال و من ـال دنی ـا فق ـط ي ـك شـاخه

شــكننده دارد و آواز خــوش میخوانــد بهتــو میگويــد: اگــر میخواهــی

مانن ـد مـن پ ـرواز كن ـی آزاد و ف ـارغ ب ـاش ت ـا در منتهادرجـه فقـر از دنی ـا

بینیــاز شــوی، و بتوانــی بــر ســرهر شــاخهای نشســته و آواز خــوش

بخوان ـی، آب روان آشـکارا بهت ـو میگوي ـد: مانن ـد م ـن زلال و روان ب ـاش

تــا در تنگناهــای زندگــی راه فــراری بــرای خــود پیــدا كنــی، همیشــه

جريــان داشــته بــاش تــا نگنــدی، و بــا زمزمههايــت ارواح را آرامــش

بخشــی، هوايــی كــه از آن نفــس میكشــی بهتــو میگويــد: ماننــد مــن

حی ـات بخـش ش ـو، آت ـش س ـوزان بهت ـو اش ـاره ك ـرده و میگوي ـد: مث ـل