Next Page  110 / 256 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 110 / 256 Previous Page
Page Background

نقره داغ

مهرویه مغزی

110

نفسش طورى بند آيد كه آتشى كه از دهانش بيرون مى زند در عِوَض آنكه ترا بسوزاند، او

را از درون بسوزاند، سپس تا مى توانى از او سوارى گير.

اين بار سئوالش را جور ديگرى مطرح كرد و پرسيد: چگونه مى توان آتش غرايز را خاموش

كرد؟

قصه گو، كه بازجوابگوى جوابهايش شده بود، در جواب گفت: همانطور كه آتش را خاموش

مى كنى، آتش غرايز را هم مى توانى خاموش کنی و يا شعله اش را كم كنى.

پرسيد: چگونه؟

در جواب گفت: آتش با آب خاموش مى شود، و آتش غرايز با آتش عشق.

پرسيد: چگونه آتش عشق آتش غرايز را خاموش مى كند و يا از قدرتش مى كاهد؟

در جوابش گفت: آتش عشق، از جنس آتش غرايز نيست، پاك كننده است، و قادر است

آتش غرايز را خاموش يا شعله اش را كم كند.

اين بار قصه گو از شنونده داستانش پرسيد: آيا بهشت اشارات را مشاهده كردى، تا دنباله

داستان گره دل حوا را برايت تعريف كنم؟

شنونده داستان در عوض جواب، از قصه گو پرسيد: گلهاى رنگارنگ و بى نظيرى كه در

بهشت اشارات هستند، اشاره به چيست؟

قصه گو متوجه شد كه شنونده داستان آماده شنيدن بقيه داستان حوا است، و در جواب گفت:

همانطور که گفته شد اين بهشت، بهشتِ اشارات و كنايه هاست. بهشت انوار همه بى رنگى

است و از رنگ و گل خبرى نيست. در بهشت انوار جدائی معنا ندارد. ولى در بهشت اشارات

رنگ ها را از هم جدا و گلها را رنگارنگ مى بينى، كه اشاره به زيبایى، لطافت، عطر و رنگ