Next Page  23 / 37 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 23 / 37 Previous Page
Page Background

23

دعوی

و

دهد

بدست

خود

آنگاه

آذربایجان

از

شاه

دیدار

برای

هم

که

بود

معنا

این

به

مطلب

این

امّا

‌‌ .

شود

آورده

تهران

به

می

آن

مستلزم

را

خود

قدرت

ادامۀ

ولیعهد

هم

و

آقاسی

میرزا

مجلسی

چنین

که

دیدند

انجمن

حاضران

و

باشد

سری

که

باید

نگذارند

به

باب

که

خود

دعوی

استدلال

گزارش

در

آنکه

همه

از

مهمتر

و

کند

از

خود

‌ ‌

این

محاکمه

و

بیسواد

آنچنان

را

باب

کن

معرّفی

بیمایه

بر

لزومی

که

ند

ا

شود.

داده

بازگشت

چهریق

در

خود

زندان

به

باب

و

نماند

باقی

دیدار

ی

‌‌‌

‌ّ

ام

چشمگیرترین

ا

علما

ستیز

به

جوان

پیامبر

و

سنّت

پاسداران

میان

نبرد

بازتاب

ی

با

مذهبی

باب

جانبه

همه

نواوری

مربوط

هدف

‌ .

شود

می

مجلس

در

حاضر

علماء

اینستکه

الصّفاء

روضة

و

التّواریخ

ناسخ

گزارشهای

را

خ

مظاهر

دانش ر

و

د

،‌‌

و

باب

برعکس

نادان

را

‌ ‌

و

شعور

بی

نمایند

معرفی

اگر

امّا

‌ ‌ .

گزارشها

همان

به

نگاه

دقیقتر

نمایان

تصویر

این

عکس

کنیم

می

.د گرد

‌‌

ر

آنها

باید

پاسخها

و

پرسش

این

بررسی

برای

مباحث

‌‌.

کرد

تقسیم

دسته

سه

به

ا

به

راجع

مباحث

‌،

معجزه

به

راجع

علماء.

ویژگی

و

دین

با

آن

رابطۀ

و

علم

معنای

به

راجع

مباحث

و

کلمات

و

آیات

بودن

حجّت

‌‌

‌‌

معجزه

:

می

مربوط

معجزه

مسئلۀ

به

بحث

اوّلین

نکته

‌‌.

شود

ای

نیست

تردیدی

کوچکترین

آن

در

که

ای

آنکه

از

پس

که

است

ن

شگرف

دعوی

باب

می

اعلان

باقدرت

را

خود

‌ ‌

کند

روحانیان

می

معجزه

خواهان

جلسه

در

حاضر

دگر

نظام

دیدیم

چنانکه

‌‌.

ند

میرزا

ناصرالدّین

و

العلماء

ی

خا

معجزۀ

یک

هر

ولیعهد

‌ّ

ص

شکل

بدین

را

گفتگو

این

التّواریخ

ناسخ

‌ ‌ .

کردند

درخواست

ی

می

گزارش

می

معجزه

تقاضای

علماء

نخست

که

دهد

و

کنند

اینکه

که

کرد

پرسش

دلیرانه

و

برداشت

"سر

آنان

پاسخ

در

باب

ام

کر

چه

جواب

باب

داشتند

بیان

را

خود

معجزۀ

میرزا

ناصرالدّین

و

العلماء

نظام

که

بعد

و

‌‌"؟

خواهی

ت

می

منفی

امّا

‌‌.

دهد

بی

صحنه

نوعی

همه

گزارشها

این

تردید

در

و

شیراز

در

خود

دعوی

اوّل

روز

از

باب

‌‌.

است

دروغ

و

سازی

نوشته صدها

‌‌

معجزه

پیامبر

حقانیّت

دلیل

که

است

ورزیده

تأکید

مطلب

این

بر

قاطعانه

و

همواره

جمعی

و

بحث

هر

در

و

خویش

گوناگون

بعنو

معجزه

درخواست

و

نیست

آنکه

از

پس

‌ً

مسلّما

جهت

همین

به

‌ .

است

نادرست

و

نامشروع

پیامبر

راستی

گواه

ان

نظام

علماء

دیگر

و

میرزا

ناصرالدّین

و

العلماء

او

از

کرده

معجزه

خواست

در

نخست

همان

از

قاطعیّت

با

باب

اند

،‌

و

سؤال

گو

و

نشانه

را

درخواست

این

نفس

و

کرده

رد

آنرا

‌،

دانسته

نامشروع

را

درخواست

بر

اهی

ناآگاهی

و

خرد

و

قرآن

از

علماء

فارسی

بیان

خود

کتاب

در

باب

‌،

ولیعهد

مجلس

از

قبل

یکسال

که

است

‌ّ

حد

بدان

تا

مطلب

این

اهمّیّت

‌‌.

است

کرده

اعلان

حقیقت

می

اختصاص

معجزه

مسئلۀ

به

را

خود

کتاب

از

بخش

یک

و

دهد

تنها

نه

بی

را

معجزه

به

ربط

می

پیامبر

دعوی

تنها

و

داند

دلیل

سخ

و

پیام

و

کلمات

را

پیامبر

راستی

می

او

ن

پیروان

بر

بلکه

شمارد

ش

‌ّ

حق

در

معجزه

روایت

خود

حرام

را

سا

می

می

تأکید

و

زد

که

کند

معجزه

هر

ب

که

ای

ه

است

صحّت

از

خالی

دهند

نسبت

او

‌:‌

‌ّ

الكل

عجز

و

البیان

ایات

و

‌ّ

الله

كتاب

بغیر

‌ٌ

استدل

من

‌ّ

ان

فی

فلا

بمثلها

الاتیان

عن

له

دلیل

،‌

من

و

له

صحّة

فلا

بغیرها

معجزة

‌‌

یروی

،‌

من

و

احد.

یتعرّضه

فلا

الایات

یدٌعی

..‌

ب

قریب

حال

ه

مق

‌ّ

محل

امروز

انكه

تا

شده

ظاهر

‌ّ

الله

امر

و

است

متجاوز

سال

سه

جبل

در

را

خود

صود

اید

داده

قرار

،‌

كه

شده

ظاهر

پاست

بر

او

بر

مسلمین

‌ّ

كل

دین

كه

حجّتی

آن

بر

انكه

حال

و

احدی

آیات

این

ظهور

تا

وحی

انقطاع

از

بعد

ب

اتیان

كه

نشد

ظاهر

آ

ه

حجّت

نوع

این

دیدید

كه

قدر

همین

فرماید

نازل

آیه

نمیتواند

‌ّ

الله

غیر

بدانید

كه

نیستید

بصیرت

بر

اینقدر

و

نماید

یه

نا

قرآن

او

بر

خداوند

اسلام

صدر

در

كه

است

اوّلیّه

حقیقت

همان

این

كه

كنید

یقین

شد

ظاهر

نازل

او

بر

خواسته

هم

حال

و

فرموده

زل

فرماید

.

43

جهان

دو

برخورد

به

میتوان

اینجا

در

را

باب

‌‌.

کنیم

توجّه

معجزه

بارۀ

در

باب

نوین

اندیشۀ

دیگر

و

علما

سنّتی

اندیشۀ

یکی

‌،

بینی

خ

نفی

و

جنبل

و

جادو

عرصۀ

معجزه

عرصۀ

که

چرا

نیست

پیامبر

راستی

دلیل

معجزه

که

است

این

بر

باور

به

‌‌.

است

علم

و

رد

پر

نظام

و

طبیعت

قوانین

هستی

در

خدا

حضور

گواه

و

دلیل

باب

باور

آن

طرد

که

غریبی

و

عجیب

حوادث

نه

و

است

هستی

شکوه

نمی

معجزه

‌ً

اصولا

باب

دیدگاه

از

‌‌.

باشد

نظام

اگر

‌‌.

است

تضّاد

در

خدا

عدالت

با

مطلب

این

که

چرا

باشد

پیامبر

حقّانیّت

دلیل

تواند

ح

گواه

همان

در

و

هستند

زنده

پیامبر

زندگی

زمان

در

که

کسانی

تنها

صورت

آن

در

باشد

معجزه

پیامبر

قّانیّت

مکان

می

زندگی

‌ ‌

کنند

می

هستند

حاضر

معجزه

وقوع

لحظۀ

در

و

از

خارج

که

بشریّت

تمامی

نتیجه

در

‌‌.

باشند

آن

شاهد

خود

و

کنند

تجربه

را

دلیل

توانند

تبعی

مورد

باشند

می

تجربه

این

نداده

رائه

ا

پیامبرش

درستی

اثبات

برای

کافی

دلیل

آنان

برای

خدا

یعنی

گیرند

می

قرار

خدا

ض

گردد.

فراموش

دنیا

از

باید

هم

پیامبر

از

پس

و

باشد

نفر

چند

به

منحصر

باید

دین

نتیجه

در

و

است

‌‌‌

می

فراتر

هم

این

از

باب

امّا

نکته

‌‌.

رود

نوشته

در

بارها

و

بارها

که

ای

باب

های

--‌

یکسال

که

السّبعه

دلائل

بنام

او

کتاب

در

جمله

از

است

شده

نوشته

ولیعهد

مجلس

از

پیش

--‌

گرفته

قرار

تأکید

مورد

‌‌

این

که

است

این

است

واقعیّت

قرآن

که

است

چیزی

همان

‌ً

دقیقا

می

تأکید

آن

بر

‌ً

مکرّرا

او

از

پیامبر

دعوی

درستی

اثبات

برای

اعراب

هرگاه

که

است

نکته

این

تکرار

و

اثبات

قرآن

سرتاسر

‌‌.

کند

می

معجزه

می

و

دهد

می

منفی

جواب

آنان

به

همواره

و

کرده

سرزنش

را

آنان

خداوند

خواهند

اس

بشری

‌ً

صرفا

محمّد

که

گوید

ت

می

وحی

او

به

که

شما

مانند

ظاهر

هم

اگر

که

چرا

است

بیهوده

معجزه

آوردن

اینکه

و

است

کافی

دلیل

کتاب

نزول

اینکه

و

شود

جهان

مسلّم

اصول

از

که

شده

تکرار

بارها

قرآن

در

آنچنان

موضوع

این

‌‌.

شد

نخواهد

کسی

ایمان

باعث

بشود

‌‌.

است

قرآن

بینی