11
مشخص
سو یک از . نمود
فرهنگ
ۀ زمین در توان می را
ساختارهای
شعور
انسانی
(یعنی
ساختارهای
ذهن درونی
انسان)
تجزیه
و
تحلیل
سوی از . کرد
در توان می را آن دیگر
ۀ زمین
ساختارهای
دهی سازمان
اجتماعی
یعنی (
ساختارهای
نهادین
بیرونی)
تجزیه
و
تحلیل
. نمود
بندی طبقه مانند
های
طبیعت
انسانی
و
فرهنگ
بحث مورد بالا در که
قرار
گرفت،
روان های بندی طبقه این
و شناختی
جامعه
ۀ رابط نظر از باید نیز را شناختی
و متقابل
پویایشان
نحو به دو هر . کرد درک
جدائی
ناپذیری
با
یکدیگر
در
ارتباط
ً و بوده
به متقابلا
یکدیگر
های بندی طبقه اما ند، ده می شکل
برای مفیدی
تجزیه
و
تحلیل
زیرا هستند
که ای ه نحو
فرهنگ
دنیای
انسان ذهن درونی
و
دنیای همچنین
بیرونی
دهی سازمان
اجتماعی
را دگیر می شکل آنها ۀ وسیل به و دهد می شکل را
.ندساز می روشن
که همانطور
مارک
راس هاوارد
i
در شناس مردم
نوشتۀ
ۀ دربار خود
فرهنگ
تعارض و
، دهد می نشان
فرهنگ
بدون را
به توان مین آنها دوی هر به رجوع
کرد. درک درستی
6
سبب به کتاب این
بندی طبقه دو این به ،کند می دنبال که هدفی
به
ابعاد عنوان
روان
ابعاد و ساختاری
اجتماع
ساختاری
فرهنگ
اشاره
.کند می
7
اصطلاح
روان
ی ساختار
به ارهشا
رویکردها
ارزش ،
،ها
باورها
گرایش ،
های
واکنشی
یا
ساختارهای
انسان ذهنی
نظر از که دارد
فرهنگی
مشترک
در و بوده
جریان
یادگیری
اجتماعی
. اند هشد کسب
ساختارهای
یک در روانی
چارچوب
فرهنگی
آنها .ند گیر می شکل خاص
بیشتر
عمومی
تا هستند
و شخصی
. خصوصی
البته
افراد
رویکردها
و
نظرات
منحصر
و فرد به
مخصوص
جهان ۀ دربار هم را خودشان
پیرامونشان
. کنند می پیدا
علاوه بر آن،
همیشه
قابل تنوع
توجهی
ۀ نحو در
افراد تفکر
یک در
فرهنگ
خاص
. دارد وجود
ها گفرهن
یک
تمامیت
یک
پارچه
نیستند
هر در .
فرهنگ
خاصی
جریانات،
جریانات
مخالف
و
فرعی جریانات
از زیادی
رویکردها
نظر ،
و یات
رفتارها
. دارد وجود
در عین حال
بسیاری
نسبت ما واکنش و درک یها لشک از
جهان به
حاصل
یادگیری
اجتماعی
بسته و
به
فرهنگ
رواج ، بوده
وسیعی
است چیزی همان این . دارند
که
اصطلاح
- روان
آن به ساختاری
اشاره
دارد.
سوی از
دیگر،
اصطلاح
اجتماع
به ساختاری
نهادهای
سیاسی،
اقتصادی،
حقوقی
ایرس و
نهادها
یا
ترتیبات
اجتماعی
یعنی (
ساختارهای
قدرت،
یها نظام ، تولید روابط
ثروت توزیع
،
تقسیم
که کار)
رویکردها
،
نظرات
و
رفتارهای
انسانی
در را
های چارچوب
و داده قرار خاص
پرورش
،ندده می
اشاره
این . دارد
ساختارهای
اجتماعی
به
گرایشات
i
Marc Howard Ross