Next Page  2 / 39 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 2 / 39 Previous Page
Page Background

2

ک

ه برده داری بر اساس هزار دروغ نژ

ادپرست

ا

نه مورد قبول عامه مردم بود و رهبران دینی هم

برده داری را قانون

ی

ازلی و اراده تغییر ناپذیر الهی معرفی می کردند از حق

آزادی

همگان

بعنوان

حقوق انفکاک ناپ

ذیر

بشر

دفاع

می

نمود و ورشکستگی و پو

شالی بودن ان عقاید

ارتج

ی اع

را نما

یان م

ی

ساخت. این است که روشنفکربودن

نیازمند استقلال فکری

انصاف

شجاعت و

انقطاع است.

هر فرهنگی بگونه ای وسواسی در مورد یک

اقلیت

بخصوص

دست به دروغ پردازی و افترا و

تخیل میزند و خود را بر اساس تضاد با ان اقلیت تعریف می کند. در

ن

ژ ظامهای ن

ادپرست این

لاق

اژ یت ن

دی مظلوم است که بعنوان "دیگر" ان

جامعه و فرهنگ تعریف می شود و هرچه که در

ان جامعه پلید

و نفرت انگیز

تلقی می شود به ان گروه نسبت دا

ده می شود و در عین حال برای

اینک

ه دروغ بودن این تصویر

واژگون

برای مردم روشن نشود هر گونه ارتباط نزدیک با ان گروه

ستم

دیده ممنوع و منفی تلقی میگ

ان ردد و

گروه

نجس و ناپاک و

آلوده

قلمداد می شو

د. در فرهنگ

ایران این گروه

" دیگر "

بیش از هر گروهی

اقلیت

بهائی

بوده است. در نتیجه نه تنها این گروه

بطور منظم در صد و هفتاد سال گذشته مورد تبعیض و کشتار قرار گرفتند بلکه بعلاوه

دستگاه

ایه

سنت پرست

فرهنگی نیز

با هزار توهین و

د

شنام به توجیه این ستم پرداختند. این

سوا و

س و تاریکی ذهنی و فکری تا بدان ح

د شدید بود که حتی

برخی

از ن

د ویسن

گان و تحصیل

رده ک

های ایرانی

ن

یز علیرغم برخی بت شکنیهایشان در مورد فرهنگ

بهائی

ستیزی به تکرار همان

دروغهای

ارتجاع

ی م

شغول بودند

یا لااقل در مورد این سادیسم فرهنگی

که بنام خدا و حقیقت ب

ه

ا

نسان زدایی و انسان کشی می پرداخت

و می پردازد

سکوت می گزیدند.

اما خوشبختانه در دوسال گذشته

موج روشنفکری ایرانی جهشی بزرگ ی

افته و بسیاری از

نویسندگان ایرانی علاوه بر کنکاش در مورد جوانب گ

وناگون فرهنگ و جامعه ایرانی به شکستن

بزرگترین تابوی فرهنگی

ما

یعنی سکوت در باره وا

ه "ژ

بهائی

" پرداخت

ه

اند وبا شهامت تحسین بر

انگیزی این نقطه کور ناخود

آگاه

فرهنگی را نیز مورد بررسی قرار دادند و ستم و اجحاف

بر

بهائیان

ایرانی را مح

کوم نمودند. بر این رادمردان

و

رادزنان

پ رشید و

یشاهنگ ایرانی درود می

فرستم.

این روند مایه شادمانی هر ایران دوستی است چراکه نه تنها یک نوع بخصوص ستم و

بیداد ر

ا در فرهنگ ما

محکوم می نماید بلکه بعلاوه طلیعه ایست از اینکه اندیشه

آزادی

و حقوق

بشر از حالت شعاری ناخود

آگاه

و انتزاعی خارج شده و

در جهت واقعی شدن و خود

آگاه

ی و