Next Page  4 / 39 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 4 / 39 Previous Page
Page Background

4

را طرد و سلب نماید

و نه تنها خودش از اندیشیدن احتراز کند بلکه

با دشنام و کشتار دیگران را هم

از اندیشی

دن ممنوع سازد.

آدمی

به اندیشیدنش ادم است و فرهنگ ارتداد یعنی تقلیل

انسانها

به

درندگان ارض.

به همین ترتیب این ف

کر که دگر

اندیشیدن خصوصا دگراندیشی مذهبی جنایت و

جنگ با خداست و این احساس که وجود دگر اندیش مذهبی لطمه و توهین و تعدی به ناموس فرد

متدین

است ودر

نتیجه باید با شدت و غلظت این

آلودگی

را طرد نماید

زمینه احساسی بسیاری از

مقلدان مذ

هبی ما بوده و می باشد.

جای تعجب نیست

که رهبران

ارتجاع

برای منفور ساختن

بهائیان

در میان مردم

به تک

رار این دروغ بپردازند ک

بهائیان ه

منکر حقانیت

آئین

اسلام هستند و به

تو

حید و خد

اپرستتی عقیده ندارند ب

لکه

بهاءالله

را خدا می دانند

. حقیقت این است که

بهائیان

البته

آئین

اسلام

آئین را

ی الهی می دانند وبه ان ا

حترام میگذارند. اما براین باورند که قوانی

ن اسلام برای

دوران گذشته قابل اج

را بوده است و در

مرحله خود به تمدن و پیشرفت بشر کمک

کرده

است اما

ان قوانین دیگر برای نیازها و ویژ

گیهای جهان امروز مناسب نیست همانطور که دستورات

آئین

بهائی

نیز صرفا برای زمان محدودی قابل اجراست و در مراحل بعدی پیشرفت انسان اعتباری

نخواهد داشت.

در این میان ا

ین تهمت که باب و

بهاءالله

ادعای خ

دایی کرده اند و

بهائ

یان

انان را خدا می دانند

بیش از هر اتهامی توسط سنت پرستان تکرار می گشت.

البته در

زمان حیات

بهاءالله

نیز این

اعتراض توسط مرتجعان تکرار می گشت و به همین جهت

بهاءالله

در نوشته خود خطاب به یکی

از این مر

تجعان یعنی

قاآ

نجفی توضیح می ده

د که " این

مظلو عبد و این

م شرم

دارد خودرا به

هستی و

وجود نسبت دهد تا چ

ه رسد ب

ه مراتب

فوق ان"

2

و

در نوشته هایش مکررا

توضیح می

دهد که معنای عباراتی در

آثار

ایشان که از خدایی

هر یک از

پیامبران خدا سخن گفته شده این

نیست که

این

پیامبران خدا هستند بلکه بیان یک

نکته عمیق عرفانی است یعنی

آنکه

خدای واحد

مافوق درک انسان است و زبان ب

شر فقط صفات بشری و مخلوق را ارائ

ه می کند و

نمی تواند

خدای راستین را توصیف ک

ند چرا که همه

انسانها

و حتی همه پیامبران ازجمله باب

بهاءالله و

در

مقابل ان حقیقت مطلق متعالی

نیستی محضند.

پس به این دلیل خد

ایی که مردم

در ذهنشان با صفات

و توصیف مشخص تعری

ف می کنند خ

دای راستین نیست بلکه یک تصور ذهنی است. در نتیجه

بهاءالله

در سطح عرفانی و فلسفی دقیقی بیان داشت که تعاریف

انسانها

از خدا ربطی به خدای

راستین ندارد بلکه در اوج خود این تصاویر ذهنی

آدمی

ان اشاره به

تجلیات "

" اهر مظ"و "

خدای

راستین در عالم مخلوق دارد. به این علت اس

ت که از نظر

بهاءالله

آنچه

که مردم

به عنوان خدا در