7
خارجی که با اتش و خون و با تهاج
م بر
کشور ایران تحمیل گردید می دانند بلکه به
آیات
نیز قران
استناد می کنند که در ان نه تنها شکست و ذلت ایران توسط رقیب
و دشمن تاریخیش یعنی
رومیان
پی
ش بینی شده است
(و هم من بعد غلبهم سیغلبون)
بلکه این ذلت و ش
کست ایران را بعنوان
بشارتی که مومنان را شادمان خواهد ساخت معرفی می نماید
(یومئ
ذ یفرح المومنون
) و این
شکست و ذلت ایران بعنوان خواست خدا و تحقق اراده و فعل خدا
ارائه
. میگردد
5
حال مایه شگفتی
است که همان اعت
راضات را مرتجعان به
آئین
بهائی
نسبت می دهند. اما تفا
وت در این است که
پیامبر
بهائی
خود ایرانی بود
آئین و
بهائی
هر گونه قهر و خشونت و جهاد و تحمیل عقاید را حرام
کرده است و با تاکید بر اصل برابری حقوق همه
انسانها
و دعوت به صلح عمومی و نفی جنگ و
پرخاشگری و تاکید بر لزوم مشورت و
ت
ساوی و
دمکراسی در سطح بین الملل
ی برای حل
اختلافهای
بین کشورها بنیان هرگونه استعمار را طرد و نفی کرده است. به همچنین هر کس که
با
بهائیان
اشناست
می داند که
بهائیان
عاشق ایرا
نند زیرا ایران
را سرچشمه
آزادی
و رهایی تمام
اهج
ن می دانند و هر قسمت ایران را مقدس و زیارتگاه می
شمار
ند. حتی به همین
علت است که
ه
ر غیر ایرانی هم که
بهائی
شود خود بخود شیفته و دوستدار ایران می گردد.
سرتاسر نوشته
بهائی های
آکنده
از ستایش ایران است.
بهائی
نه تنها از شکست و ذلت
ایران خوشحال نمی شود
بلکه همه
بهائی آثار
وعده می دهد که ایران غبطه گاه عالم و عزیزترین کشور دنیا
و خواهد شد
اینکه وظیفه هر
بهائی
است که با جان و دل بکوشد تا با صداقت و امانت به خدمت ایران بپردازد.
مرتجعان تصمیم گرفتند که بخاطر
ح
فظ منافع مادی و
سنتی
خویش
آئین
بهائی
را که فرهنگ
خرد گرایی و برابری و دمکراسی و
آزادی
است و در ان جایی برای اخوند و کشیش ن
یست و
اصل تقلید انسان زدا را منتفی
می سازد با توجه به حساسیت نوین فر
هنگ ایرانی یعنی ملی
ت
گرایی
پدیداری
خار
جی و جاسوس جلوه دهند. و بدین تر
تیب مخصوصا از وسط قرن بیستم به
تکرار و ترویج این دروغ بزرگ پرداختند و
از همه رسانه های فرهنگی و عمومی در جهت این
شستشوی
مغزی عامه مردم اقدام نمودند. زمی
نه تعصب مذهبی در میان حتی تح
صیلکرده های
ایرانی و ممنوعیت قانون
ی و فرهنگی
بهائیان
برای انتشار نوشته های خود باعث
شد که این دروغ
به
آسانی
مورد قبول بسیاری
از ایرانیان قرار گیرد زیرا که خ
آگاه ود
یا ناخود
آگاه
از دید
ن
واقعیت
در م
ورد این ن
قطه کور فرهنگ ایرانی ا
تراز ح
می
کردند و صرفا بلندگوی فرهنگ تقلید گشتند. اما
روشنفکران ایرانی در این اواخر قدمی والا برداشته و متوجه شده اند که
آزادی
ر
استین ایران
نیازمند
آزادی
مظلوم ترین ا
قلیت ایرانی است که حقوق انسانیش تا کنون مورد غفلت روشنفکران