Next Page  13 / 37 Previous Page
Information
Show Menu
Next Page 13 / 37 Previous Page
Page Background

13

جهان

دارند

‌ً

صرفا

آنان

بلکه

ندارند

باب

سخنان

به

کاری

هیچ

هدایت

و

سپهر

که

است

این

نخست

نکتۀ

را

خود

باور

و

بینی

‌ ‌

به

می

فرافکنی

باب

آئین

گفته

امّا

‌‌.

شد

گفته

سخن

اباحه

یعنی

ایران

فرهنگ

در

پرداخته

و

آماده

مقولۀ

از

‌‌.

نمایند

و

سپهر

های

می

سرچشمه

آنان

دیگر

باور

دو

از

بعلاوه

هدایت

د

این

آنکه

نخست

‌‌.

گیرد

نفر

و

را

اسلام

شریعت

و

دین

آخرین

را

اسلام

می

شریعت

آخرین

نتی

در

‌‌.

دانند

ذهنیّت

جه

این

آنان

می

اسلام

شریعت

نسخ

به

تنها

باب

نهضت

که

است

گونه

دیگر

ولی

پردازد

نمی

آن

جایگزین

شریعتی

نتیجه

در

و

است

کلّی

بطور

شریعت

و

دین

نسخ

معنای

به

ایشان

ذهن

در

اسلام

نسخ

که

چرا

کند

این

از

و

آمیخته

هم

در

اسلام

شریعت

خاتمیّت

به

خود

باور

با

را

باب

دعوی

را

فترت

و

اباحه

اصل

هم

بر

و

هم

در

معجون

می

نتیجه

نکته

‌‌.

گیرند

الهی

کلام

و

دین

آنکه

یعنی

است

الهی

کلام

و

دین

از

باب

نوین

تعریف

ناآگاهند

آن

از

دو

هر

آنان

که

ای

می

پویا

و

تاریخی

پدیداری

شریعت

و

دین

ترتیب

بدین

و

مرده

نه

و

زنده

است

پدیداری

ک

است

جهت

بدین

‌‌.

شود

باب

نظر

از

ه

و

کتاب

این

امّا

هستند

کتاب

یک

آسمانی

کتابهای

همۀ

و

یکسان

دین

یک

ادیان

همۀ

و

هستند

واحد

حقیقت

یک

پیامبران

همۀ

می

آشکار

نوینی

بشکلهای

تمدّن

تکامل

گوناگون

دوران

در

است

زنده

که

آن

بخاطر

دین

این

کودک

یک

که

همانگونه

امّا

شود

در

ساله

دو

٢٠‌

شکل

سالگی

می

شخص

همان

ولی

گرفته

بخود

دیگری

احکام

در

تفاوت

و

هستند

یکی

همه

هم

ادیان

باشد

بازتاب

‌ً

ی صرفا

همۀ

در

مشترک

حقیقت

آن

به

باید

را

اصلی

توجّه

و

است

یکی

ادیان

حقیقت

‌ّ

والا

است

مکان

و

زمان

شرایط

از

معن

نسخ

که

اینجاست

از

‌‌.

رسید

ادیان

میان

صلح

و

آشتی

به

و

گذارد

ادیان

می

جدید

ای

است

آمده

قرآن

در

که

همانطور

‌‌.

یابد

نمی

صورت

نسخی

هرگز

که

بشود

نازل

قبل

حکم

از

بهتر

یا

و

معادل

حکمی

آنکه

مگر

پذیرد

آیه

بقره

(سوره

106 )‌

آئین

در

در

حکم

دو

این

اگرچه

و

زمان

مطابق

دستوری

قالب

در

و

نوین

بشکلی

احکام

همان

ظهور

یعنی

قبل

احکام

نسخ

هم

باب

براستی

امّا

متفاوتند

یکدیگر

با

ظاهر

تفص

به

باب

که

همانگونه

‌‌.

هستند

یکی

می

توضیح

فارسی

بیان

کتاب

در

یل

نسخ

دهد

اسلام

از

عبارت

تورات

و

انجیل

و

قرآن

احکام

همان

هم

حقیقت

در

که

است

جدیدی

شریعت

و

احکام

ظهور

است

این

تکرار

‌‌.

بی س

خن

هدایت

و

سپهر

توسّط

معنی

بابیا

که

می

قرآن

را

خود

کتاب

ن

نامیدند

هم

آثار

در

ژرف

واقعیّت

این

از

واژگونی

شکل

دیگر

هم

و

تورات

هم

و

انجیل

هم

و

است

قرآن

هم

باب

آثار

همۀ

لذا

و

هستند

کتاب

یک

آسمانی

کتابهای

همۀ

که

است

باب

قرآن

در

که

همانصورت

به

‌‌.

آسمانی

کتابهای

مکررا

آئین

و

ابراهیم

آئین

اسلام

آئین

شده

نامیده

عیسی

آئین

و

موسی

،‌

باب

آئین

و

الهی

آئینهای

همۀ

حقیقت

در

هم

‌.

است

آسمانی

کتابهای

همۀ

کتابش

مورد

در

سپهر

و

هدایت

سخنهای

همۀ

گرفتن

یکی

نسخ

اسلام

گری

اباجه

با

است.

نادرست

و

ساختگی

بکلّی

بارۀ

در

نفر

دو

هر

باورهای

باز

هدایت

و

سپهر

سخنان

سرچشمۀ

دومین

نجات

قائم

شیعه

باور

به

‌‌.

موعودست

قائم

دهنده

‌ ‌

ای

شمشیر

با

که

است

م

می

و

است

دگراندیشان

کشتار

کارش

و

آید

ی

را

شیعیان

که

آید

همۀ

حکمران

همۀ

نتیجه

در

و

کند

جهان

می

تسخیر

بزور

را

دنیا

می

مسلمان

شیعۀ

را

دنیا

همۀ

گوناگون

ادیان

پیروان

بردن

میان

از

با

و

کند

ای

‌ ‌ .

نماید

باورهای

ن

خشونت

را

باب

دعوی

اینان

که

آنجا

از

‌‌.

اوست

جنبش

و

باب

به

نسبت

آنان

سخنان

مبنای

هدایت

و

سپهر

نابردبارانۀ

و

آمیز

می

قائمیّت

او

اندیشۀ

و

باب

سخنان

به

توجّهی

کوچکترین

بدون

نتیجه

در

دانند

با

پردازی خیال

نسبت

را

سخنانی

باب

به

خود

می

فراف

و

بازتاب

که

دهند

پس

‌‌.

است

آنان

خود

باورهای

کنی

‌‌

می

تأکید

بار

دهها

نکن

می

باب

که

د

تسخیر

را

دنیا

همۀ

خواهد

ج

شاه

‌،

کند

هان

نمی

که

چیزی

امّا

‌‌.

کند

یکی

را

دینها

همۀ

و

شود

نمی

و

فهمند

موعود

قائم

اینکه

گفتن

با

باب

که

اینست

دانند

تعریف

بتمامی

و

کلّی

به

است

قائمیّت "

"‌‌

" دین"و

‌‌

نجات"و

"‌

عوض

را

کن

می

او

که

همانطور

و

د

یک

نیست

ساله

هزار

مرد

شیرا

در

بلکه

بسال

و

ز

1235 ‌

(‌

هجری

١٨١٩

همان

به

یابد

می

تولّد

‌)

عر

بر

حکومت

به

را

حکومت

او

هم

سان

دلها

صۀ

می

تعبیر

نجات

و

کند

نوی

ارزشهای

و

عرفان

عرصۀ

به

گذاردن

قدم

معنای

به

بلکه

دنیا

بر

حکومت

معنای

به

نه

را

روحانی

ن

تقد

به

ایمان

و

شخصیّت

دگرگونی

و

می

چیز

همه

س

و

او

که

روست

همین

از

و

شمارد

مانند

پیروانش

را

باب

عصر

طاهره

می

رستاخیز

روز

تحقّق

همان

. دانند

‌ ‌

امّا

خلاف

بر

از

که

هدایت

و

سپهر

قیامت

واژه

می

را

معنا

این

آخر

به

دنیا

که

فهمند

نیست

کار

در

تکلیفی

دیگر

و

رسیده

باب

برای

‌،

هر

رستاخیز

محمّد

ظهور

که

همانگونه

به

است

گذشته

دیانت

رستاخیز

دیانتی

مس

و

مسیحیّت

ی

ارزشهای

و

شریعت

که

است

روزی

رستاخیز

روز

پس

‌‌.

بود

حیان

روحانی

تکامل

از

جدیدی

مرحلۀ

نوینی

باز

را

تاریخ

می

نه

و

گشاید

آن

در

که

روزی

تاریخ

و

تکلیف

پذیرد.

می

پایان

نق

از

نجات

او

باب

نظر

طه

بخاطر

نه

است

دهنده

آنک

می

گردنها

شمشیرش

با

ه

جویبار

و

زند

می

جاری

خون

او

بلکه

کند

نجات

است

دهنده

زیرا

که

چیز

همه

تقدّس

فرهنگ

ندای

کس

همه

و

‌ ‌

را

کند

می

بلند

می

شمشیر

طعمه

مؤمنانش

و

خود

مظلومیّت

کمال

در

و

اصل

این

‌‌.

گردند

نوشته

در

بهاء

های

‌ ‌

الله

م

و

هسته

حور

او

اندیشه

می

‌.

گردد

‌‌

سودمند

اکنون

ا

سپهر

سخن

دو

هر

‌‌.

نمائیم

مروری

اختصار

به

بابی

راستین

تاریخ

نظر

از

را

شریعت

و

احکام

مسئلۀ

که

ست

سخن

باب

دعوت

آغاز

سر

در

نوین

احکام

آوردن

و

اسلام

نسخ

از

یکی

در

که

یم

نق

به

دیگری

در

و

گوید

نسخ

طاهره

از

ل

تابستان

یعنی

بدشت

واقعۀ

زمان

به

را

اسلام

سال

١٨٤٨ ‌

دن

تسخیر

از

پس

آیندۀ

به

را

نوین

احکام

آوردن

و

ساخته

مربوط

ی

ا

می

موکول

نوشته

در

باب

اینستکه

است

درست

که

آنچه

‌‌.

است

نادرست

نماید

های

٣‌

نه

و

کرد

نسخ

را

اسلام

نه

خود

اوّلیّه

سال