2
می
تلقّی
زشتی
و
پلیدی
بزرگترین
ّ
توس
و
شد
چ
هر
شدّت
با
مجتهدان
و
آخوندها
ط
می
سرکوب
بیشتر
ه
و
پلیدی
تنها
نه
حال
شد
قلمداد
زشتی
نمی
بلکه
شود
به
هم
افتخار
و
فضیلت
تبدیل
می
واژگونی
یک
در
بنابراین
.
شود
١٨٠
، درجه
بخاطر
که
آخوندها
واجب
را
بهائیان
قاجار
براندازی
به
اتّهام
می
القتل
شمرد
خود
حال
کردند
کشتار
و
غارت
جهت
همین
به
را
بهائی
هزاران
و
ند
کم
و
قاجار
شاهان
با
سلطنتی
و
شاهی
نظام
با
کم
ستیز
می
می
بدان
افتخارشان
و
یابند
م
که
شود
شاهی
سلطنت
مخالف
و
بارز
می
باش
ند!
نمی
را
بهائیان
دیگر
که
آشکارست
دروغ
و
داستان
باید
بلکه
نمود
متّهم
و
قلمداد
جرم
این
به
بیستم
قرن
در
توان
پرداخت.
آنها
مورد
در
نوینی
بتدریج
بیستم
قرن
در
،
و
دهۀ
آغاز
با
بویژه
١٩٣٠ ،
دو
اگرچه
گفتار
نیز
و
مذهبی
گفتار
یعنی
اوّلیّه
گفتار
اباحه
گری
ادامه
ش
کمتر
دو
هر
اهمّیّت
امّا
یافت
گفت
آن
بجای
و
د
ا
ر
سوّم
گفتمان
این
.
گردید
بهائیان
دگرپردازی
محور
سوّم
ظهور
نو
تع
ی
خارجی
جاسوس
بعنوان
بهائیان
ریف
ساخ
و
خائن
بیگانۀ
ا
از
نوینی
ً
کاملا
تصویر
ناگاه
به
.
بود
استعماری
سیاستهای
تۀ
ش
پرداخته
بهائیان
تصویری
د
گفتار
از
هیچیک
در
و
ً
مطلقا
که
اکنون
.
نداشت
سابقه
نوزدهم
قرن
در
بهائی
ّ
ضد
های
بحث
اخلاقی
حتّی
و
مذهبی
جنبۀ
دگرپردازی
-
دگر
این
محور
و
داده
قرار
تأکید
مورد
کمتر
را
اجتماعی
پرداز
بودن
جاسوس
را
ی
می
بهائیان
الصّفا
روضة
و
التّواریخ
ناسخ
نوزدهم
قرن
در
اگر
.
داند
ء
آئینی
را
بهائی
آئین
آخوندها
همۀ
و
"
و
مخترعه
موضوعه
"
می
ساختگی
آئینی
یعنی
می
بخود
نوینی
معنای
واژه
این
حال
دیدند
آئینی
تنها
نه
بهائیان
که
معنی
این
به
گیرد
ا
بلکه
دارند
ساختگی
است.
خارجی
سیاستهای
ساختۀ
آئین
ین
دهۀ
از
بویژه
و
بیستم
قرن
در
ایران
آخوندهای
آنکه
علّت
١٩٣٠
نوزدهم
قرن
عکس
به
،
دگر
بعنوان
را
بهائیان
پردازی
که
بود
این
کردند
مطرح
خارجی
ّ
ضد
و
استعماری
ّ
ضد
گفتمانی
زمان
این
در
آم
بوجود
ایران
در
نوینی
شرایط
بود د
ه
نخست
.
میان
در
مشروطیّت
طرفداران
حتّی
آنکه
روحانیان
جانبۀ
همه
تأکید
بخاطر
آنکه
دوم
.
گرفتند
کناره
آن
از
ً
اکثرا
نیز
بسیاری
از
روحانیان
آرمان
دمکراسی
و
برابری
و
آزادی
آرمان
اینکه
بر
ی
است
بهائی
برخی
برای
بسیاری
حتّی
و
ایران
روشنفکران
ب
اوّل
برای
مردم
تودۀ
از
بهائی
آئین
ار
مثبت
ای
بگونه
با
مفهوم
هما
تمدّن
و
تجدّد
نند
دش
.
به
روشنفکران
احترام
اینکه
سوّم
ی
کاهش
ً
شدیدا
آخوندها
ارتجاع
با
را
ترقّی
و
تجدّد
و
افت
میانۀ
هم
رضاشاه
دولت
آنکه
بالاخره
و
دیدند
ناهماهنگ
مذهبی
نتی
در
و
نداشت
جامعه
در
آنان
قدرت
و
آخوندها
با
خوبی
دهۀ
آغاز
با
جه
١٩٣٠
خود
قدرت
و
نفوذ
طرفی
از
شیعه
روحانیّت
می
تنزّل
حال
در
را
بود.
رشد
به
رو
روشنفکران
و
مردم
میان
در
بهائی
آئین
به
جذب
و
توجّه
دیگر
طرف
از
و
دید
این
در
دوا
که
شدند
متوجّه
آخوندها
که
است
زمان
م
حواس
که
آنست
نیازمند
آنها
قدرت
و
ارتجاعی
سیاستهای
از
را
مردم
و
جوانان
میان
در
نوظهور
ناسیونالیزم
از
استفاده
با
بالعکس
و
گردانند
منحرف
جامعه
ادارۀ
در
خود
وسطائی
قرون
قلمد
خارجی
استعمار
با
مبارزه
نمایندۀ
را
خود
ایرانی
روشنفکران
ّ
مترق
نیروئی
ترتیب
بدین
و
نمایند
اد
شمار
به
مبارز
و
ی
آی
ک
.
ند
موفق
این
لید
یادداشتهای
مثال
بعنوان
که
است
زمان
این
در
.
بود
خارجی
جاسوس
بعنوان
بهائیان
نوین
تعریف
یّت
جعلی
کینیاز
می
پرداخته
ایران
در
دالغورکی
بهاء
و
باب
آن
طبق
بر
که
شود
همۀ
و
شده
فریفته
ایران
در
روس
سفیر
توسّط
الله
نوشته
و
روسها
توسّط
حقیقت
در
ایشان
های
و
قاجار
رژیم
برانداختن
نه
بهائیان
هدف
و
است
شده
نوشته
روس
سفیر
بویژه
استعمار
پیروزی
و
ایران
براندازی
بلکه
سلطنتی
نظام
روسیه
می
ایران
بر
بطور
آنچنان
نوین
دگرپردازی
این
.
باشد
دسته
کاشان
نظیر
افرادی
جمله
از
شیعه
روحانیّت
تمامی
توسّط
جمعی
ی
طالقان
،
خمینی
،
،ی
بر
وجر
و
دی
دیگران
تکرار
و
تلقین
که
گردید
بهائی
و
بهائی
آئین
از
ایران
مردم
خیالی
تصویر
بزودی
روش
اکنون
امّا
.
گردید
دگرگون
ان
نفکران
مذهبی
غیر
حتّی
دانسته
پلید
و
منفور
را
بهائیان
نیز
مارکسیستها
برعکس و
،
ر
آخوندها
یعنی
بهائیان
دشمن
بیشتر
چه
هر
ا
نیروئی
و
مثبت
کردند.
تصور
مترقّی
و
مبارز
1
نتیج
بهائی
که
همانگونه
که
شد
آن
سیاسی
بازی
این
ۀ
و
سیاسی
گروهی
بعنوان
ً
اساسا
ان
استعماری
شدند
تصویر
دهۀ
در
بویژه
نیز
روحانیّت
١٩6٠
و
١٩٧٠
بعنوان
نیرویی
و سیاسی
استعماری
ّ
ضد
تعریف
گردیده
اندیشه
مثابۀ
به
و
و
آزادی
خواهان
و
مترقّی
ای
آخرین
البتّه
و
.
شدند
تصوّر
کارگران
و
زنان
حقوق
و
دمکراسی
و
برابری
دهۀ
در
بویژه
که
بود
این
بهائیان
نوین
دگرپردازی
این
حلقۀ
١٩6٠
و
١٩٧٠
و
پهلوی
سلطنت
هواداران
بعنوان
بهائیان
عهده
و
شاهنشاهی
نظام
حامیان
دولت
کلیدی
پستهای
دار
.
گردیدند
قلمداد
شاه
2.
ناسخ
تاریخ
و
التّواریخ
آن
نویسی
کتاب
دو
این
کلی
لغزشهای
به
باید
نخست
قاجار
تاریخ
زمینۀ
در
بشود
ای
اشاره
صرف
.
نوآوری
مورد
در
بحث
از
نظر
مذهبی
و
التّواریخ
ناسخ
،
الصّفاء
روضة
نمی
هرگز
را
بی
تاریخی
کتاب
دو
عنوان
به
توان
علمی
و
طرف
تصور
هر
.
نمود
تبا
و
نادانیها
و
ستمها
توجیه
و
قاجار
استبداد
ستایش
و
مدح
بمنظور
و
دربار
دستور
به
کتاب
دو
ه
قاجار
پادشاهان
کاریهای




